خُطْبه کلمهای عربی و در اصطلاح، به معنای سخنرانی یا کلام مخصوصِ مشتمل بر ستایش خداوند و صلوات بر پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) است.
بنابر آنچه در منابع حدیثی و تاریخی آمده است، پیامبر اکرم(ص) و دیگر ائمه معصومین(ع) به مناسبتهای مختلف، در اجتماع مردم خطبه میخواندند.در فقه نیز در بابهای صلاة، حج و نکاح از خطبه سخن رفته است.
معنای خطبه
خطبه کلام مخصوصِ مشتمل بر ستایش خداوند و صلوات بر محمّد و آل محمّد است. بنابر آنچه در منابع حدیثی و تاریخی آمده است، پیامبر اکرم(ص)و دیگر معصومان(ع) به مناسبتهای مختلف در اجتماع مردم خطبه میخواندند.
معانی دیگر
البته برای خطبه معانی دیگری نیز وجود دارد. یکی از آن معانی چنین است:
خطابه یا خطبه یا وعظ، سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آنها. در واقع در خطابه پیش از آن کهاندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آنها را مخاطب قرار میدهند. آیین سخنوری را خطابت میگویند.[۱]
خطابه با تعریف فوق، یکی از صنعتهای پنجگانه در علم منطق است و با تعریف و کاربردی نزدیک به آن در ادبیات، از شیوههای بلاغت است.
خِطبه به کسر خاء و سکون طاء، به معنای خواستگاری از زن و التماس نکاح است. یکی از مصادیق واژه خِطبه در روایات حدیث نبوی «لا یخطب أحدکم علی خطبة أخیه» است.[۲] و غرض آن است که پس از مراسم خواستگاری و توافق زوجین و تعیین صداق و تراضی طرفین، شخص دیگری از آن زن خواستگاری ننماید.[۳] خِطبه(به کسر خاء و سکون طاء) بر دو قسم است:
- تصریح، یعنی کلامی که جز اراده تزویج احتمالی دیگر ندارد.
- تعریض، یعنی به کنایه خواستگاری نمودن.[۴]
موارد ایراد خطبه
مهمترین مواردی که خواندن خطبه به نحو واجب یا مستحب در فقه مطرح است، عبارت است از:
- نماز جمعه
- نماز عیدین
- نماز باران
- موسم حج
- هنگام خواستگاری
- عقد نکاح.
نماز جمعه
خواندن دو خطبه قبل از نماز جمعه که به جای دو رکعت از نماز ظهرِ جمعه محسوب میشود، شرط صحت نماز جمعه است.[۵] خطبههای نماز جمعه باید مشتمل بر حمد و ثنای خدای متعال و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام و موعظه باشد. هرچند برخی، صلوات را در خطبه اوّل و موعظه را در خطبه دوم واجب ندانستهاند.[۶] بنابر مشهور، قرائت سورههای کوتاه در هر دو خطبه واجب است.[۷] برخی، تلاوت یک آیه که به حسب معنا تمام باشد و به آیه قبل و بعدش بستگی نداشته باشد، را نیز مجزی دانستهاند.[۸]
نماز عیدین
نماز عید فطر و عید قربان در صورتی که به جماعت خوانده شود، دارای خطبه است که امام پس از نماز آن را میخواند و بهتر است از خطبههای مأثور باشد. در وجوب یا استحباب خطبه - در فرض وجوب نماز- اختلاف است.[۹]
نماز باران
خطبه نماز باران پس از نماز خوانده میشود، لیکن در اینکه قبل از ذکرهای وارد شده خوانده میشود یا بعد از آن، اختلاف است.[۱۰] برخی، خواندن آن را قبل و بعد از نماز جایز دانستهاند.[۱۱] در اینکه در نماز باران، یک خطبه مستحب است یا دو خطبه، اختلاف است.[۱۲]
در نماز باران خواندن خطبههای مأثور افضل است. در غیر این صورت، خطبهای خوانده میشود که مشتمل بر حمد و ستایش خداوند و دعا و تضرع به درگاه الهی، جهت آمدن باران باشد.[۱۳] برخی، خطبه نماز باران را صرف دعا و تضرّع دانسته و ایراد خطبه بدین گونه یا به نحو مشهور را مجزی دانستهاند.[۱۴]
موسم حج
مستحب است امام (امیر الحاج) در موسم حج، به ویژه ۷ ذیالحجه، ۹ ذیالحجه، (روز عرفه) و روز قربانی در منا، همچنین روز نَفْر اوّل (دومین روز از ایام تشریق) در اجتماع حاجیان خطبه بخواند و آنان را با وظایف خود و مناسک حج آشنا کند.[۱۵]
هنگام خواستگاری و عقد
خواندن خطبه قبل از عقد نکاحمستحب است. در خطبه عقد کیفیت خاصی شرط نیست، لیکن بهتر است پس از حمد و ستایش خداوند متعال، شهادتین و درود بر پیامبر(ص) و خاندان پاک آن حضرت، به تقوی توصیه و برای زوجین دعا شود. افضل در خطبه عقد، خواندن خطبههای مأثور از ائمّه(ع)است. همچنین بنابر تصریح برخی، خواندن خطبه قبل از خواستگاری و برای ولی دختر هنگام پاسخ مثبت دادن به خواستگار مستحب است. در این خطبه صِرف حمد خداوند متعال و صلوات بر محمّد و آل محمّد کفایت میکند.[۱۶]
منابع برای مطالعه بیشتر
- جابری عربلو، محسن، فرهنگ اصطلاحات فقه فارسی.
پانویس
- ↑ روحالله عالمی، منطق،ص.
- ↑ عوالی اللئالی، ج۲، ص۲۷۴
- ↑ لسان العرب، ج۱،واژه «خطب» ص۳۶۰.
- ↑ تذکرة الفقها، ج۲، ص۵۶۹.
- ↑ جواهر الکلام ج۱۱، ص۲۰۷.
- ↑ جواهر الکلام ج۱۱، ص۲۰۸-۲۱۴؛ مستند الشیعة ج۶، ص۶۵-۶۷.
- ↑ جواهر الکلام ج۱۱، ص۲۱۱.
- ↑ جواهر الکلام ج۱۱، ص۲۱۴.
- ↑ الحدائق الناضرة ج۱۰، ص۲۱۰-۲۱۱؛ جواهر الکلام ج۱۱، ص۳۳۶-۳۳۹.
- ↑ تحریر الأحکام ج۱، ص۲۹۲.
- ↑ تذکرة الفقهاء ج۴، ص۲۱۴.
- ↑ تذکرة الفقهاء ج۴، ص۲۱۵؛ تحریر الوسیلة ج۱، ص۲۴۶.
- ↑ جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۴۸.
- ↑ الحدائق الناضرة ج۱۰، ص۴۹۱؛ جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۵۰.
- ↑ قواعد الأحکام ج۱، ص۴۳۶؛ المبسوط ج۱، ص۳۶۵.
- ↑ جواهرالکلام ج۲۹، ص۴۰-۴۱؛ العروة الوثقی ج۵، ص۴۷۸.
منابع
- الحدائق الناضرة، الشیخ یوسف البحرانی (صاحب الحدائق)، ج۱۰.
- العروة الوثقی،السید محمد کاظم الطباطبائی الیزدی، ج۵.
- المبسوط،الشیخ الطوسی، ج۱.
- تحریر الأحکام،العلامة الحلی، ج۱.
- تحریر الوسیلة،السید روح الله الخمینی، ج ۱.
- تذکرة الفقهاء،العلامة الحلی، ج۲ و ۴.
- جواهر الکلام، محمد حسن النجفی الجواهری، ج۱۱، ۱۲ و ۲۹.
- دانشنامه فرهنگ فقه فارسی، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج۳.
- روحالله عالمی. منطق. چاپ دوم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی، ۱۳۸۹.
- عوالی اللئالی، محمد بن علی بن ابراهیم ابن ابی جمهور الأحسائی، ج۲.
- قواعد الأحکام،العلامة الحلی، ج۱.
- لسان العرب، ابن منظور، ج۱.
- مستند الشیعة، المحقق أحمد بن محمد مهدی النراقی، ج۶.