موضوعات وبسایت : دینی و مذهبی
سوالات امتحان آیین نامه رانندگی
تست شخیصت شناسی

متن دعای توسل همراه با روضه

نویسنده : سمانه KZ | زمان انتشار : 05 بهمن 1400 ساعت 18:40

تست شخیصت شناسی
سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

*گریزهای دعای توسل*

گریزشماره یک دعای توسل

فراز مربوط به پیامبر(ص)

آی کسانی که اومدید متوسل به اهل بیت (ع) شوید امروز باید هر چه حاجت دارید مـد نظر بیاورید و در خونه ی تک تک چهارده نور و چهارده معصوم (ع) را بزنید و گدایی کنید.     چهارده تا خانه را باید سر بزنید و التماس کنید تا شاید دم در یکی از این خانه ها ی صاحب کرم دلتون بشکنه و حاجت هاتون رو بگیرید.                                                                   اولین جایی که در دعای توسل باید سر بزنی در خانه ی رسول خداست ،در خانه ی پدر فاطمه (س) است ، در خانه ی کسی است که در مهربانی و علاقه ی به امتش خیلی حریصه، آی مردم ! امشب دلتون رو روانه ی مدینه ی پیغمبر (ع) کنید، برید تو صحن با صفای حرم نبوی ! خوشا به حال اونایی که مدینه رفتند ! خوشا به حال اونایی که تو صحن باصفای رسول خدا (ص) با پیامبر خدا (ص) نجوا کرده اند! آی اونایی که حرمش نرفتید، ان شاءالله قسمتتون میشه میرید می بینید که حرم رسول خدا (ص) خیلی صفا داره ، آدم تو حرم پیامبر (ع) احساس امنیت میکنه تو حرمش محبت و مهربانی و رئوفی پیامبر رو حس میکنه ، اما آی مردم بذارید یه چیزی بگم من میخوام بگم این احساس محبت وآرامش تا وقتیست که صورتت مقابل گنبد سبز و باصفای رسول خداست اما اگه برگردی و به پشت سرت نگاه کنی یک قبرستانی رو می بینی که با دیدنش غم بزرگی روی دلت میشینه ، یه قبرستانی رو می بینی که پر از غربته، قبرستانی رو با چشمانت می بینی که تعدادی کبوتر بالای چهار قبر خاکی و بدون بارگاه طواف میکنند. بخدا آدم دلش میگیره ! وقتی وارد حرم نبوی میشی خیلی دلت آرام میگیره احساس میکنی خانه ی پدرته ، مهر و محبت شدیدی از طرف رسول خدا (ص) وجودت رو میگیره اما وقتی از حرم رسول خدا (ص) به سمت قبرستان بقیع بیرون میایی و پا در کوچه ی بنی هاشم میذاری یک احساس دیگری در تو بوجود میاد میخوای بگم چه حسی میاد سراغت ؟ آی مادر دوستها ! آی غیرتمندها آدم وقتی وارد کوچه ی بنی هاشم میشه وقتی به آدم میگن اینجا کوچه ی بنی هاشمه حس کسی میاد سراغش که جلوی چشمش مادرشو سیلی زدند! حس کسی که جلوی چشمش مادرشو آتش زدند وجودش رو میگیره ! یا الله یا رسول الله ! آقا جان معذرت میخوام آی مردم ! بذارید همین اول دعای توسل تو کوچه ی بنی هاشم بمونیم و مثل کسی که مادرش جوان مرگ شده هی به سر و صورت بزنیم و برای دختر رسول خدا(ص) گریه کنیم و اشک بریزیم . یا رسول الله ! امشب تو رو قسم میدم به پهلوی شکسته ی دخترت حاجت این مردم رو برآورده کن ! ببین چجور دارن برای دخترت اشک میریزند ! یه دستی به دل غمدیده و گرفتار و حاجتمند این مردم فاطمه دوست بکش !

گریزشماره دو دعای توسل

فرازمربوط به امیرالمؤمنین(ع)

خـــدایـــا ! وقتی میخوام به امیرالمومنین (ع) متوسل بشم خیلی از امامم خجالت میکشم ، آخه وقتی میام در خونه ی علی (ع) می بینم بعد از فاطمه (س) خونه نشین شده ، دیگه کسی جواب سلام علی (ع) رو نمیده وقتی میام از علی (ع) حاجت بخوام و التماسش کنم می بینم مولایم سر در چاه کرده و با خدا درد و دل میکنه دق میکنم ، من بیچاره دیگه چجور روم بشه از علی (ع) خواسته ی شخصی داشته باشم ، گرفتاریهای خودم رو فراموش میکنم دلم برای علی (ع) میسوزه ، میام کنار امیرالمومنین (ع) با او هم ناله میشم و حاجت های علی (ع) رو از خدا میخوام. اما مردم  ! دلها بسوزه آخه علی (ع) یک حاجت بیشتر نداره ، حاجت علی (ع) چیز زیادی نیست ، مثل من بیچاره این همه حاجت نداره ، آره بخدا علی (ع) فقط یک حاجت داره و اون هم اینه که خدایا دیگه مرگ علی رو برسان ! نه باورم نمیشه علی جان ! بخدا ما اومدیم دورت بگردیم ، بخدا ما مثل مردم کوفه نیستیم، جواب سلامتو میدیم آقا جان، بخدا ما مثل مردم کوفه زجرت نمیدیم بخدا ما همسرت رو آتش نمیزنیم ، ما امشب اومدیم با تو بیعت کنیم تو امام مایی تو مولا و سرور مایی .جان فاطمه سرت رو از چاه بیرون بیاور و از خدا طلب مرگ نکن ، خودم و فرزند و پدر و مادرم فدای نگاهت ! یـــا علـــی ! تو بمان ! تو در این دنیا باش ما حاضریم بجای تو بمیریم تو رو جان زهرا(س) امشب این حاجت ما رو برآورده کن و اونم اینه که دیگه از خدا طلب مرگ نکن بخدا از خجالت می میرم !

گریزشماره سه دعای توسل

فراز مربوط به حضرت فاطمه ی زهرا (س)

آی مردم ! اگه امشب میخواهید در خونه ی فاطمه (س) رو بزنید ، اگه میخواهید متوسل به همسر علی (ع) بشید ،اگه میخواهید فاطمه (س) در خانه رو باز کنه وما رو قبول کنه یه پیشنهادی به شما دارم ، اگه این پیشنهاد رو انجام بدید مطمئنم حتما" فاطمه (س) توسل شما رو رد نمیکنه و حاجات شما رو امشب بر آورده میکنه ، پیشنهاد من اینه بیایید همه جمع بشیم هر چه سریعتر خودمون رو به کوچه ی بنی هاشم برسونیم میدونی چرا ؟ آخه اگه دیر حرکت کنیم وقتی برسیم در خونه ی فاطمه (س) دگه خونه ی فاطمه (س) دری نخواهد داشت آخه هیزمی که پشت درخانه ی فاطمه (س) جمع کرده اند زیاده اگه آتش بگیره و شعله ور بشه در خانه به همراه فاطمه ای که پشت در منتظر من و شماست آتش می گیرند و می سوزند حالا فهمیدید چرا می گم باید برای رفتن به در خانه ی فاطمه سریع تر از جاهای دیگر حرکت کنیم  ؟ اگه دیر بجنبیم هم فاطمه (س) می سوزه هم جلوی زینب سه چهار ساله اش کتکش می زنند هم دستان علی (ع) رو می بندند.                                                                                                                                                                                             آی مردم ! چرا معطلید ؟ بخدا دیر میشه بیایید بریم ، مادرمون رو دارن آتش میزنند خجالت می کشم برم در خونه ی مادرم تا حاجت های شخصی بخوام و گدایی کنم در حالیکه مادرم داره وسط آتش صدا میزنه وامحمداه ! وا علیاه!

گریزشماره چهار دعای توسل

فراز مربوط به امام حسن مجتبی (ع)

آی محبین اهل بیت ! امشب از امام حسن (ع) حاجت بخواهید، بخدا زود حاجت میده میدونی چرا ؟ کسی که تو دنیا خیلی غریب باشه و غربت کشیده باشه در عوض خدا خیلی دستش رو باز میذاره! مگه امام حسن (ع) غریب بود ؟ آره بخدا کسی که تو خونه اش به دست همسر خودش به شهادت برسه معلومه خیلی غریبه ، آی مردم ! بیایید امشب بریم در خانه ی امام حسن مجتبی (ع) البته نه بخاطرطلب حاجات خودمون بلکه بریم آقا رو صدا بزنیم تا از خانه بیرون بیاد و زهر ننوشه ! آی بمیرم مطمئن باشید اگه برید در خونه ی امام مجتبی (ع) رو بزنید آقا در رو باز نمیکنه آخه آقایی که جگرش داره از زهر می سوزه و خون بالا میاره چجور قادر بیاد در رو باز کنه ؟ آی مدینه رفته ها ! آی اونایی که بقیع رفتید ! اونجا همتون دیدید که امام حسن (ع) نه خانه ای دارد نه بارگاهی داره من مطمئنم خود امام مجتبی (ع) هم نگاهش به یک در خانه ی دیگری است که روبروی بقیعه ، آره درست فهمیدی نگاه آقا به انتهای کوچه ی بنی هاشمه آخه در خونه ی مادرش فاطمه (س) رو دارند آتش میزنند ، دارند مادرش رو میان کوچه جلوی یه مشت نامحرم کتک می زنند !

گریزشماره پنج دعای توسل

فراز مربوط به امام حسین (ع)

آی حسینی ها امشب که میخواهید متوسل به امام حسین (ع) بشید باید بریم کربلا ، باید دم در خیمه ی حسین (ع) جمع بشیم باید بریم در خیمه ی سیدالشهداء (ع) و اونجا به اربابمون متوسل شویم تا بلکه آقا حوائج ما رو بر آورده کنه ، آی مردم هر وقتی رفتید جلوی خیمه ی حسین (ع) دو نفر رو می بینید که جلوی خیمه ی امام حسین (ع) دارند نگهبانی میدن ، باید اول از اونا اجازه ی ورود بگیرید، یکی از اونها قمر بنی هاشمه و دیگری هم علی اکبر حسینه . به به ! چه جای خوبی رفتیم ! توسل به امام حسین (ع) و کربلا رفتن خیلی قشنگه ، آخه اونجا همه ی عزیزان حسین (ع) رو می بینیم . عباس (ع) و علی اکبر(ع) قاسم (ع) و عبدالله (ع) ، بی بی زینب (س) و رقیه خاتون (س) و خانوم رباب (س) رو می بینیم ، اگه خوب گوش کنی صدای گرفته ی علی اصغر (ع) رو که تشنه است می شنوی ! آی مردم مطمئن باشید که حسین (ع) همه ی شما رو می پذیره و وارد خیمه ی حسین (ع) می شید ، من فکر کنم حسین (ع) حاجت تک تک شما رو میده و همه ی شما رو خوشحال میکنه اما فکر کنم وقتی بخواهید از خیمه اش بیرون بیایید یک نگاه معنا داری به شما کنه و با نگاش به شما بگه عزیزم من حاجت دنیوی و اخروی تو رو برآورده کردم اما دلم میخواد درعوض ، یه خدمتی به من بکنی ! چند ساعت دیگه من تو گودال قتلگاه با لب عطشان به شهادت می رسم اگر محب من هستی اون موقعی که دارم تو گودال قتلگاه دست و پا میزنم سریع برید سراغ خیمه ها مواظب زن وبچه ها و ناموس من باشید ، مواظب باشید تا خیمه ها رو آتش نزنند ، زینب رو کتک نزنند آی شیعیان ! زینب (س) و خانوم رباب (ع) و رقیه خاتون (ع) رو به شما می سپارم نذارید اسیر بشن نذارید زینب (س) بیاد بالای بلندی ببینه که شمر از گودال قتلگاه بیرون میاد و سر برادرشو به زیر دامن گرفته ! هر جا نشستی ناله بزن یا حســـــین .......

گریزشماره شش دعای توسل

فراز مربوط به امام سیدالساجدین ، علی بن الحسین (ع)

آی حاجتمندها ! آی گرفتارها ! امشب اگر میخواهید متوسل به امام سجاد (ع) شوید اگه خواستید برید در خانه ی امام سجاد (ع) تا بخاطر آبرویی که در خانه ی خدا داره حاجتهای شما رو برآورده کنه اون روزی برید که من میگم میدونی برای چه این حرف رو میزنم ؟ درسته که برای امام (ع) زمان مطرح نیست هر موقع دقت و بی وقت که بریم در خانه اش جواب ما رو میده ، اما خواهش می کنم هر موقع خواستید برید در خانه ی امام زین العابدین (ع) غیر از این زمانهایی باشه که میگم ، یکی از اون زمانها عصر عاشوراست لااقل بخاطر حاجتهای شخصی نریم ! آخه آقا حواسش به گودال قتلگاه است درسته اهل بیت (ع) آنقدر بزرگوارند که هر موقع بری در خانه اشان حواسشون به توست ولی آدم خجالت میکشه وقتی امام سجاد (ع) تو بستر بیماریه و پدرش داره تو گودال قتلگاه دست وپا میزنه بریم بگیم آقا حاجت دنیایی منو بده ! نکنه بگی بریم یه موقع دیگه بیاییم ! نه خواهش میکنم نرید آخه چند ساعت دیگه زینب (ع) و بچه های حسین (ع) پناهی ندارند آی مردم صبر کنید لااقل خانم ها صبرکنند بی بی زینب (س) محرم نداره بیایید به اسراء کمک کنید، بیایید زیر بغلای زینب (س) رو بگیرید داغ برادر دیده ! شما مردها هم برید امام سجاد (ع) رو کمک کنید آخه آقا داره در تب می سوزه داغ زیادی دیده برید بهش تسلی بدید نذارید به دست و پای آقا غل و زنجیر ببندند، نذارید سر حسین (ع) وعباس (ع) و علی اکبر (ع) را از جلوی چشمان امام سجاد (ع) و زینب (س) عبور بدن  ! چند نفر هم برن تو این بیابونها بگردند بچه های حسین (ع) رو پیدا کنند و پناه بدن آخه دارند از ترس جان میدن !

گریزشماره هفت دعای توسل

فرازمربوط به امام باقــر (ع)

آی دوستداران اهل بیت (ع) امشب در خانه ی امام باقر (ع) رفتن چند تا ویژگی داره یکی از ویژگیهاش اینه خانه ی امام باقر(ع) تاریک و ظلمانیه چراغ نداره این ویژگی قبرستان بقیعه  خوشا به حال اونایی که مدینه رفتن آی مردم ! این تاریکی و خاموشی خیلی دردناکه اما از یک جهت برای من رو سیاه خوبه اونم اینه که در اون تاریکی کسی من گنهکارو نمی بینه راحت سرمو میندازم پایین و اشک میریزم و به گناهانم اعتراف میکنم . تو اون تاریکی کسی منو نمی شناسه آبروم در خانه ی امام باقر (ع) پیش مردم نمیره راحت تر التماس امام باقر (ع) میکنم تا دستمو بگیره ! آی زن و مرد در خانه ی امام باقر (ع) رفتن یه ویژگی دیگری هم داره که دل آدمو کباب میکنه ! میخوای بگم یانه ؟ ویژگی بعدی اینه وقتی می خوای بری در خانه ی امام باقر (ع) باید از کوچه ی بنی هاشم بگذری ، مجبوری که از راه کوچه ی بنی هاشم بیایی و خاطرات کتک خوردن و آتش گرفتن مادرت رو مرور کنی وای چه مسیر سختی ! آدم دق میکنه آی کسانی که مدینه نرفتید اونجا آدم هنوز صدای فاطمه (س) رو از پشت در میشنوه که داره صدا میزنه فضه بدادم برس ! وا محمـــــداه !

گریزشماره هشت دعای توسل

فراز مربوط به امام جعفر صادق (ع)

آی عاشقان امام صادق (ع) آی کسانی که امشب توسل به امام صادق (ع) پیدا کردید، اگر امشب میخواهید در خانه ی امام صادق (ع) برید باید خیلی مؤدبانه و با احترام در خانه ی امام ششم را بزنید اگه رفتید در خانه ی امامتان باید اجازه بگیرید و وارد شوید. میدونی برای چی این حرف رو میزنم ؟ آخه میخواهم خاطره ی بد پسر منصور برای آقا مجسم نشه ! آخه این آدم بی ادب شبانه آمد بدون اجازه ی امام صادق (ع) وارد منزل امام شد به آقا خیلی تندی و جسارت کرد، آقا رو با سر برهنه و پای برهنه به قصر آورد در حالیکه خودش سواره بود و امام با اون سن بالا نفس زنان پیاده می آمد، آی مردم مواظب باشید به امام صادق (ع) بی احترامی نشه .                                                                                                                آی شیعیان ! همین امامی که دارید التماسش می کنید تا مشکلات و گرفتاریهای شما رو بر طرف کنه چندین بار منصور ملعون از روی کینه و دشمنی به علــی (ع) و اهــل بیــت (ع) شمشیر کشید تا آقا رو به شهادت برسونه ، خواهش میکنم با محبت و علاقه ی بیشتری برید در خانه ی امامتان تا خاطره ی اون شب برای آقا زنده نشه ! گر چه من میدونم وقتی برید در خانه ی امام صادق (ع) دیگه خانه و بارگاهی نمی بینید آی مدینه رفته ها  شما به اونایی که مدینه نرفتند بگید که مدینه ، قبر امام صادق (ع) چه وضعیتی داره ! شما بگید که خانه ی امام صادق (ع) بی شمع و چراغه ! قربان غریبی و مظلومی شما ائمه ی بقیع ! یا امام صادق (ع) ! گرچه خانه ی شما تاریک و بی چراغه اما یک مزیتی داره که نزدیک منزل مادرتون فاطمه (س) است ، مطمئنم که امشب به احترام مادرتون هم که شده دست رد به سینه ی ما نمی زنید کسی که میاد در خانه ی شما بوی فاطمه (س) رو گرفته آخه از کوچه ی بنی هاشم گذشته ، جا پای مادری گذاشته که دنبال علی (ع) تو این کوچه می دوید ، حتما" کسی که بوی فاطمه (س) رو میده شما تحویلش میگیرید! آی گریه کنان فاطمه (س) وقتی میرید در خانه ی امام صادق (ع) یادتون باشه وقتی می خواهید خودتون رو معرفی کنید بگید من فرزند فاطمه (ع) هستم ، من مادرم فاطمه (س) است نشانه اش هم اینه که وقتی از کوچه ی بنی هاشم رد می شدم بند بند بدنم درد گرفت دنیا به دور سرم چرخید، آخه به یاد سیلی ای افتادم که چنان محکم به صورت مادرم خورد که برق از چشمان مادرم پرید،و سر مادرم گیج رفت ! یا امام صادق (ع) ببین چه جوری بوی مادرم رو گرفتم ! آی مردم مطمئن باشید که به سرعت شما رو تحویل میگیرند و آقا امام صادق (ع) دستی به سر شما میکشه وبه شما احترام میذاره ، حاضرید یه چیز بگم تا دلتون بلرزه ؟ اما بمیرم برای اون آقایی که عصر عاشورا آمد جلوی لشکر دشمن هر چه خودش رو معرفی کرد و گفت من پسر فاطمه ام به جای اینکه به او احترام کنند و تحویلش بگیرند تا شنیدند مادر حسین (ع) فاطمه (س) است عزم خود را جزم کردند تا او را بکشند امان از اون لحظه ای که زمین و زمان بهم ریخت ، شمر وارد گودال قتلگاه شد چون شنیده بود حسین (ع) پسر فاطمه (س) است چنان لگدی به آقا زد و پرید روی سینه ی پسر فاطمه (س) آی بمیرم زینب (س) هم داره نگاه میکنه طولی نکشید که نیزه ای از گودال قتلگاه بالا رفت دیدند سر پسر فاطمه (س) روی نیزه است !

گریزشماره نه دعای توسل

فرازمربوط به امام کاظم (ع)

آی گرفتارها ! آی گریه کنان اهل بیت (ع) امشب اگر می خواهید به امام کاظم (ع) توسل پیدا کنید، اگر میخواهید امام هفتم را واسطه قرار دهید تا خدا شما رو شفاعت کنه ، اگر میخواهید به امام کاظم (ع) التماس کنید تا حاجات و گرفتاریهای شما رو برطرف کنه نمی تونید برید در خانه ی امام کاظم (ع) چرا که امام کاظم (ع) سالهاست که خانه نیست اگه میخواهید برید سراغ امامتان تا به او متوسل بشید باید برید زندان بغداد. زندانی که تنگ و تاریکه ! بمیرم برای غریبی آقا ! چهارده سال تو زندان بود،آی زن و مرد! امشب بیایید بریم ملاقات اماممان آخه کسی که تو زندانه همیشه منتظره یکی بیاد ملاقاتش . آی مردم ! غروبها که میشد دل امام هفتم (ع) میگرفت دلش برای معصومه و رضایش خیلی تنگ می شد.اما مردم اگه رفتید زندان بغداد تا امامتان را ملاقات کنید فکر نکنید با احترام شما را راهنمایی میکنند تا برید امام کاظم (ع) رو ببینید ! آخه دم در زندان سندی بن شاهک ملعون ایستاده اجازه نمیده آقا رو ببینید فقط خودش حق داره آقا رو ببینه گهگاهی در زندان رو باز میکنه همین که در زندان باز میشه آقا فکر میکنه ملاقاتی داره اما بمیرم سندی به شاهک رو تازیانه به دست می بینه !                           آی مردم فقط باید کنار زندان منتظر بایستید حق دیدن آقا رو ندارید فقط صدای مناجات امام خود رو می شنوید اما اگه چند روزی کنار دیوار بایستید می بینید صدای آقا و مناجاتش عوض میشه و صدا میزنه « یا مخلص الروح من الأحشاء والأمعاء خلصنی من ید هارون الرشید» ! خدایـــا ! مرا از دست هارون خلاص کن ! دیگه آقا هر روز صدا میزنه خدایا ! مرگ موسی بن جعفر را برسان! آی مردم امشب بیایید حاجات خودمون رو فراموش کنیم و برای امام خود دعا کنیم حاجتمون این باشه که خدایا آقا رو از زندان هارون نجات بده ! بیایید پشت در زندان بغداد « امن یجیب » بخوانیم تا بلکه امام ما آزاد بشه اما بمیرم وقتی آقا رو آزاد کردند دیدند امام کاظم (ع) جان داده هنوز غل و زنجیر به بدن آقاست !

گریزشماره ده دعای توسل

فراز مربوط به علی بن موسی الرضا (ع)

یا امام رضـــا ! یا علــی بــن موســی الرضــا ! آقا جانم همه شما رو غریب الغرباء می نامند اما مردم باوفای ایران چنان بارگاهی برای شما ساخته اند ، چنان استقبالی از شما کرده اند که از غربت در آمدید، یا امام رضا ! امشب به شما التماس میکنم اگه میشه مرا از غربت در بیارید ، آخه منم یه عمریه غریبم کسی که با خدا و اهل بیت (ع) رابطه ی خوبی نداره غریبه کسی که هنوز نتونسته با خدا آشنا بشه هنوز نتونسته حرف زدن با خدا رو یاد بگیره خیلی غریبه ، کسی که غرق گناهان و شهوت و آلودگیهاست خیلی غریب و دور از بهشت خدا و اهل بیته !        یا علی بن موسی الرضا  ! امشب کاری کن که من همیشه آشنای خودت باشم ، کاری کن که دیگه برای شما غریب و نا آشنا نباشم منو امشب پاک کن قول میدم از این به بعد پاک بمونم تا وقتی باز میام در خونه ات برای شما شناخته شده باشم و زود راهم بدید ! ولی یا امام رضا ! درسته من غرق معصیت و باتلاق گناهان هستم ، اما مهر شما در دل من موج میزنه همیشه میام در خونه ات حتما" چهره ی من بیچاره و رو سیاه برای شما آشناست آخه زیاد آمدم و التماس کردم حتما " منو می شناسید.                                                                                  آی مردم ! بذارید یه چیزی بگم تا خوشحال بشید،در خونه ی امام رضا(ع) رفتن یه فایده ی بزرگی داره و اونم اینه که خود امام رضا (ع) فرمود : اگر کسی بیاد در خونه ی من و من رو زیارت کنه منم لحظه ی مرگ میام به زیارتش به به ! عجب امام مهربانی ! عجب توسل شیرینی! یا امام رضا ! از این به بعد قول میدم زیاد بیام زیارت شما و با معرفت به شما توسل پیدا کنم آخه محتاجترین لحظه برای من لحظه ی مرگه ! آی مردم امشب التماس امام رضا (ع) کنید حتما" لحظه ی مرگ به شما سر میزنه تا راحت جان بدید،التماس آقا کنید تا سکرات موت برای ما آسان بشه !ازش بخواهید تا روز قیامت بداد ما برسه و ما رو از وحشت روز قیامت نجات بده ! آی محبین امام رضا ! آنقدر خودتون رو در خونه ی اهل بیت (ع) نشون بدید ، آنقدر محبت خود به اهل بیت (ع) ور زیاد کنید تا بعد از مرگ کارمون سخت نباشه . یا امام رضا ! بخدا از مرگ و تنهایی قبر وحشت دارم نذار تنها بمونم !

گریزشماره یازده دعای توسل

فراز مربوط به امام محمد بن علی(جوادالائمه) (ع)

آی مردم ! در میان امامهای ما دو امام هستند که در خانه ی خود خیلی مظلوم بودند آنقدر مظلوم و غریب بودند که به دست همسر خود مسموم شدند، یکی امام حسن مجتبی (ع) و یکی هم امام جواد (ع) ، بخدا اگه امشب همه بیایید جمع بشیم و دسته جعمعی در خانه ی جواد الائمه (ع) آقا خیلی خوشحال میشه ! بخدا خیلی غریب و مظلومه ! اما مردم اگه رفتید در خانه ی جوادالائمه(ع) اولین حاجت شما این باشه خدایا ! جگر جوادالائمه (ع) داره از مسمومیت زهر می سوزه امام ما رو شفا بده ! عزیز رضا (ع) رو نجات بده ما طاقت نداریم صدای ناله ی امام جواد (ع) رو بشنویم که گویا غریبانه هی داد میزنه آی جگرم !                                                                                                                                                      آی مردم ! اگه رفتید در خانه ی امام جواد (ع) و دیدید صدای هلهله ی کنیزان از خانه ی آقا بلند است تعجب نکنید آخه ام الفضل برای اینکه صدای آقا از حجره بیرون نره وکسی با خبر نشه به کنیزان دستور داده در حجره ی امام ، هلهله کنید وکف بزنید تا کسی نفهمه جواد الائمه (ع) داره داد میزنه و جان میده ! بعضی ها نوشته اند ام الفضل بعد از اینکه به امام زهر داد شروع کرد به گریه کردن و دست و پایش می لرزید،آی بمیرم حاضرید بریم کربلا یا نه ؟  یا جواد الائمه اینجا قاتل شما دست و پا گم کرد و گریه می کرد من هم تو کربلا یه قاتلی می شناسم که وقتی از گودال قتلگاه بیرون می آمد دیدند داره دست وپایش می لرزه ، رنگش پریده و وحشت کرده خوب که نگاه کردند دیدند سر عزیز زهــرا(ع) رو به دامن گرفته ...!

گریزشماره دوازده دعای توسل

فراز مربوط به امام علی بن محمد(هادی) علیه السلام

امشب دلت رو روانه ی حرم با صفای امام هادی (ع) کن ! آی مردم حاجتمند! امشب از امام هادی (ع) هدایت خودتونو در دین و راه خدا طلب کنید! آی عاشقان امام هادی (ع) امشب اگه همه رفتید در خانه ی امام هادی (ع) مواظب باشید سر و صدا نکنید خیلی آرام و با احترام برید در خانه ی امامتان! آخه متوکل خیلی آقا و زن وبچه ی پسر فاطمه (س) رو اذیت میکرد شبانه می ریختند تو خانه ی امام هادی (ع) بدون اجازه وارد منزل آقا می شدند زن و بچه ی آقا از ترس و وحشت به خود می لرزیدندبه آقا بی احترامی می کردند.                              آی اونایی که امشب میخواهید برید در خانه ی امام هادی (ع) مواظب باشید زن وبچه های آقا وحشت نکنند.                                                                                               تو مجلس متوکل ملعون ، اون نامرد جلو ی چشم آقا مشغول شراب خوردن بود و به آقا شراب تعارف کرد خدا لعنت کنه ! نمیدونم اون لحظه بر امام هادی (ع) چه گذشت ! شاید اون لحظه آقا به یاد بزم یزید و سر بریده ی جدش حسین (ع) افتاده باشد به یاد مجلسی که یزید چوب دستی خود را به لب و دندان عزیز زهرا (س) میزد.                                                         ««   یـــــا مــزن چـــوب جـفــا بــــر لـــــب و دنــــــدان او             یــــا بگــــو بـیـــــرون رونــــــــد از مجلــســــــت طـــفــــلان او»»                                           آی دوستداران امام هادی (ع) امام عسکری (ع) آخرین لحظات عمر پدر، سر بابا رو به دامن گرفت بدن بابا رو غسل داد ، کفن کرد ونماز خواند و با احترام به خاک سپرد، در تاریخ آمده جمعیت زیادی برای مراسم تشییع و دفن امام هادی (ع) آمده بودند تا جاییکه امام عسکری (ع) رو به زحمت انداخت . یا امام هادی (ع) قربان غریبی ات آقا جان ! اینجا انبوه جمعیت برای عرض ارادت به شما جمع شدند و با احترام برای شما عزاداری کردند اما دلها بسوزه برای آقایی که برای او هم جمعیت زیادی آمد دور قتلگاه و دورش حلقه زدند همین که دیدند سر حسین(ع) بر بالای نی رفت شروع کردند به هلهله و پایکوبی وتکبیر گفتن !

گریزشماره سیزده دعای توسل

فراز مربوط به امام حسن عسکری (ع)

یا امام عسکری (ع)  ! این مردم عنایت ویژه ای به شما دارند چرا که پدر امام زمان ما هستند، توسل به شما رنگ و بوی توسل به امام زمان (ع) رو داره ! آقا جانم امشب این مردم با یه دل امیدی به شما توسل پیدا کرده اند امشب این همه گرفتار و حاجتمند اومده تا شما که آبرویی نزد خدا دارید شفاعتشان کنید.                                                                                 آی زن و مرد ! بیایید امام یازدهم رو به پسرش امام زمان (ع) قسم بدیم مطمئن باشید که نمیذاره دست خالی برگردید . یا امام عسکری (ع) تو رو به فرزندغریبت تو رو به پسرت مهدی غائب از نظر، قسمت میدم امشب دست ما رو بگیر! آقا جان ما رو نا امید نکن ! یا امام عسکری (ع) این مردم اولین حاجتشون تعجیل در ظهور فرزندت مهدیست تو که آبرویی نزد خدا داری از جانب ما شیعیان از خدا بخواه که ظهور فرزندت مهدی رو نزدیک کنه !                                                                                                                                یا امام عسکری (ع) ! ما شنیدیم برای تشییع جنازه و دفن شما درسامرا غوغایی به پا بود ، جمعیت زیادی آمدند تا شما رو تشییع کنند و با احترام به خاک بسپارند . شنیدم همه ی بازارها رو بستند و روانه ی مراسم تشییع شما شدند. اما آقا جان اون روز بازار سامرا برای تشییع شما سیاه پوش بود اما دلها بسوزه برای اون کاروان و خانمی که بازارشام برای اونها سفید پوش شد ، امان از دل زینب (س)!                                                                                                                                                                                                     آی عاشقان اهل بیت (ع) ! وقتی مردم شام شنیدند کاروان اسراء داره وارد میشه اونجا هم همه بازار رو تعطیل کردند و آمدند به استقبال زینب (س) . آی بمیرم زینب (س) رو میان آنهمه شامی و نامحرم می چرخانند همه با دیدن زینب (س) و سرهای بریده بر نی ، هلهله و شادی می کنند ، آی غیرتمندها ! آی ناموس دارها ! یکی بره این مردم رو پراکنده کنه تا اینقدر با چشمان خود به زینب (س) و ناموس حسین (ع) نگاه نکنند ، آی خانمها برید دور زینب (س) رو بگیرید نذارید نامحرم ها دور زینب رو بگیرند و هلهله کنند ، یا امام زمان (ع) معذرت میخوام یا الله ! یکی بره سر عباس با غیرت رو از جلوی چشم زینب (س) دور کنه آخه قمر بنی هاشم طاقت نداره خواهرش رو میان یک مشت حرامی ونامحرم ببینه !

گریزشماره چهارده دعای توسل.

فراز مربوط به امام زمـــان (ع)

آی عاشقان و دلباختگان امام زمان (ع) درسته این فراز از دعای توسل آخرین فرازه اما مهمترین جای دعای توسل همین جاست ! نکنه خسته بشی ! اینجا اگه خوب دلتو آماده کنی و با امام زمانت ارتباط برقرارکنی مطمئن باش که خودش خریدار تو خواهد شد!                                                                                                                                             یابن الحسن ! مولای من ! یه عمریه داریم صدات می زنیم کجایی آقا جانــم ؟ نمیدونم الان کجایی ، نمیدونم الان کربلایی ، مدینه ای ، کاظمینی ، سامرایی شایدم الان تو مجلس ما نشسته ای و داری همراه شیعیان خودت برای ظهورت دعا میکنی و اشک می ریزی !                                                                                                                                       آی مردم ! امشب طوری صداش بزنید، طوری دلتونو از ناخالصی ها پاک کنید تا حضورشو تو مجلسمون احساس کنیم . آقا جان ! یه عمریه در قنوتهای نمازم برای آمدنت دعا میکنم یه عمریه کارم این شده بعد از نمازهایم برای رسیدنت التماس خدا می کنم یه عمریه صبحهای جمعه میام دعای ندبه میخونم و برای فراقت ضجه میزنم تا بلکه از راه برسی و چشمانم به چهره ی دلربایت منور بشه ! مدتهای مدیدی است شبهای چهارشنبه میام دعای توسل میخونم به امید فراز آخرش تا با تو حرف بزنم . یابن الحسن بچه که بودم هر شب مادرم قصه ی آمدنت را برایم میخواند و با آرزوی دیدنت سر بر بالین می گذاشتم دیگه بسه آقا تو رو خدا زودتر بیا داریم از دست می ریم.آقا جان مگه شیعیان تو نیستیم  ؟ مگه ما حق نداریم امام خودمونو ببینیم ؟ مگه ما شیعیان از مردم کوفه بدتریم ؟ مگه ما از اون مردمی که تو کوچه ی بنی هاشم جمع شدند و دست امام خود رو با طناب بستند بدتریم ؟ مگه ما دل نداریم آقا ؟ بخدا اگه بیایی به مردم کوفه و مدینه و همه ی مردمان عالم نشون میدیم که چجور باید دور امام زمانشون بگردند! بخدا بمردم مدینه یاد میدیم بجای اینکه در خانه ی علی (ع) رو آتش بزنند بجای اینکه همسرشو کتک بزنند بیایید از ما یاد بگیرند که چگونه خود و فرزند و پدر و مادرمونو فدای امام خود میکنیم ! به کوفی ها یاد میدیم بجای اینکه عزیز فاطمه (ع) رو محاصره کنند و آب به علی اصغرش ندهند بجای آنکه سر از بدن حسین (ع) جدا کنند بیایند ببینند که ما شیعیان چگونه پروانه وار دور امام خود می گردیم و دلداده ی امام خود هستیم!                                         یابن الحسن ! بخدا اگه بیایی همه ، دیوانه و غلامت میشیم ! آقا جان تو رو خدا التماست میکنم نذار این چشمان گنه کار من به ندیدنت عادت کنند !« مـتــی تــرانــــا و نــــــراک »کی میشه چشم در چشم یکدیگر بیندازیم و با دیدنت از هوش برم ؟ نمیدونم طاقت دارم چشم در چشم امام زمانم بیندازم یا نه ! نمیدونم طاقت میارم یا نه ! فکر کنم از شرم و حیا و یا از برق چشمان مهدی فاطمه (ع) جان بدم! آی مردم خواهش میکنم از من نپرسید اگه قراره چشم در چشم امام زمان (ع) بیندازم و طاقت نیارم پس چرا عصر عاشورا در گودال قتلگاه هر چه حسین(ع) با چشمان نافذ و مهربانش به شمر نگاه کرد، اون ملعون دلش به رحم نیامد و کار خودش رو کرد ؟ من فکر کنم شمر برای اینکه برق چشمان حسین (ع) او را از کارش منصرف نکنه به چشمان حسین (ع) نگاه نمیکرد و سرشو انداخته بود پایین و هی خنجر میزد.همه یکصدا با هم بگید حسین آرام جانم ...حسین روح و روانم..

التماس دعا..

این مجموعه شامل 78 گریزمناجاتی از دعای توسل ، ندبه و زیارت عاشورا و کمیل برگرفته شده از کتاب گریزهای مناجات به تهیه کنندگی روح ا..ولی ابرقویی میباشد که حسب دستوراستاد حاج مجید طاهری بنده حقیر شهریاراحمدی در فروردین ماه نودوپنج به تایپ و نشر آن در وبلاگ اقدام نمودم .ان شاالله دوستان از مطالب آن استفاده نموده و ما را هم از دعای خیر خود  بی بهره نگذارند «.ومن الله التوفیق»

+

نوشته شده در جمعه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۵ ساعت 11:46 توسط طاهر  | 




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر