به گزارش گروه فرهنگی
، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. به دلیل آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم میپردازیم.
این آیه از امید بخشترین آیات قرآن کریم است که تلاوت آن دل را صفا میدهد و جان را نور میبخشد. در حدیثی از ابوذر غفاری نقل شده که حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: من آیهای را در قرآن میشناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند برای حل مشکلات آنها کافی است. پس آیه فوق را سه مرتبه با تکرار تلاوت فرمود.
در نتیجه هر کس هر روز، انتهای آیه دوم سوره طلاق «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» تا آخر آیه ۳ را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب با سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ﴿۲﴾
پس، چون عده آنان به سر رسید [یا]به شایستگى نگاهشان دارید یا به شایستگى از آنان جدا شوید و دو تن [مرد]عادل را از میان خود گواه گیرید و گواهى را براى خدا به پا دارید این است اندرزى که به آن کس که به خدا و روز بازپسین ایمان دارد داده مى شود و هر کس از خدا پروا کند [خدا]براى او راه بیرونشدنى قرار مى دهد (۲)
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ﴿۳﴾
و از جایى که حسابش را نمى کند به او روزى مى رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است خدا فرمانش را به انجامرساننده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازه اى مقرر کرده است (۳)
مراد از رسیدن اجل «بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ»، رسیدن به اواخر مدّت عدّه است نه پایان آن، زیرا اگر مدّت عدّه پایان یافت، امساک و نگهداری زن حرام است. در قرآن، سی و هشت مرتبه کلمه معروف به کار رفته که پانزده مرتبه آن مربوط به خانواده و همسرداری است، یعنی شیوه برخورد زن و مرد در زندگی باید شایسته و پسندیده باشد.
گواهی دو شاهد عادل بر طلاق، منافعی دارد. از جمله آن که دو شاهد عادل، به خاطر عدالت و محبوبیتی که دارند، به طور طبیعی با موعظه سعی میکنند به جای طلاق، طرفین را به آشتی ترغیب کنند.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «انی لأعلم آیه لو اخذ بها الناس لکفتهم» من آیهای را میشناسم که اگر مردم به آن عمل کنند، تمام مشکلاتشان حل میشود و سپس آیه «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» را تلاوت فرمودند.
«فَأَتاهُمُ اللّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا»؛ یعنی گاهی مهر و قهر الهی غیر منتظره و به شکلی که گمان نمیرود به انسان میرسد.
أثر تقوا فقط در آخرت نیست. امام صادق علیه السلام در مورد جمله، «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» فرمود:این گشایش روزی، برای تقوا پیشه گان در دنیاست.
پیامهای آیات ۲ و ۳ سوره طلاق:
۱- زمان بندی احکام دینی، باید به دقت مراعات شود. (هم آغاز زمان عدّه: «فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ» و هم پایان آن: «فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ» ذکر شده است.)
۲- کارها باید از ابتدا دارای برنامه و زمان مشخص باشند. «أَجَلَهُنَّ»
۳- هم ادامه زندگی باید به نحو پسندیده باشد و هم جدایی و طلاق. «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ»
۴- رفتار شایسته چه در حال صلح و آشتی و چه در حال قهر و جدایی، از حقوق همسر است «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ».
۵-نگاه داری همسر، مقدّم بر جدایی است. ابتدا فرمود: «فَأَمْسِکُوهُنَّ» و سپس «فارِقُوهُنَّ».
۶- آیین همسرداری یا طلاق باید مورد پذیرش شرع و پسند عقل باشد «بِمَعْرُوفٍ».
۷- به دلیل ضعف جسمی و نارسایی، آداب و رسوم اجتماعی و تاریخی، حقوق زنان بیشتر پایمال شده و میشود؛ لذا بیشترین خطابهای قرآن در مورد مراعات حقوق به مردان است. «فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ، فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ»
۸-جدایی و طلاق، همراه با کرامت و به دور از هر گونه تحقیر صورت گیرد «فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ».
۹- شرط صحت طلاق، حضور دو شاهد عادل است «وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ».
۱۰- برای حفظ حقوق طرفین، گرفتن دو شاهد عادل، نشانه محکم کاری و دقّت است «وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ».
۱۱- کسانی که در محضر آنان طلاق جاری میشود، باید عادل باشند «ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ» یعنی عدالت سرمایه آنان باشد.
۱۲- افراد عادل نیز به تذکّر نیازمندند «أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَ أَقِیمُوا الشَّهادَهَ لِلّهِ».
۱۳- حبّ و بغضها نباید در قضاوت ما تأثیرگذار باشد «أَقِیمُوا الشَّهادَهَ لِلّهِ» (مشابه این جمله، در آیه ۱۳۵ نساء آمده است که میفرماید: «کُونُوا قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ»).
۱۴- گواهی دو شاهد عادل باید همراه با حفظ حقوق مردم و اخلاص باشد «أَقِیمُوا الشَّهادَهَ لِلّهِ» (در کلمه «أَقِیمُوا» برپاداشتن حقوق مردم و در کلمه «لِلّهِ» اخلاص در عمل نهفته است).
۱۵- اقامه حقوق مردم، ارزشی هم وزن اقامه نماز و دین دارد. (در قرآن کلمه «أَقِیمُوا» درباره نماز، دین، شهادت و وزن مطرح شده است؛ «أَقِیمُوا الدِّینَ»، «أَقِیمُوا الصَّلاهَ»، «أَقِیمُوا الْوَزْنَ» و «أَقِیمُوا الشَّهادَهَ».
۱۶- موعظه تنها تذکرات اخلاقی نیست، بلکه دستورات فقهی نیز نوعی موعظه است. فَأَمْسِکُوهُنَّ ... فارِقُوهُنَّ ... أَشْهِدُوا ... ذلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ.
۱۷- پند پذیری، نشانه ایمان واقعی است «یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ یُؤْمِنُ».
۱۸- به جای پیمودن راههای ناشناخته سیر و سلوک، عمل به احکام الهی بهترین موعظه و راه سازندگی انسان است «یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ یُؤْمِنُ».
۱۹- حل مشکلات از طریق گناه، رفتن به بیراهه است. تقوا و خدا ترسی موجب خروج انسان از مشکلات و تنگناهای زندگی است «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً».
۲۰- راه رهایی از تمام بن بست ها، (که از جمله آن اختلافات زن و شوهر است، تقواست «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً».
۲۱- در مدیریّت بحرانها و فتنه ها، دو چیز راه نجات است:
الف) تقوا «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً».
ب) تمسک به قرآن «اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن».
۲۲- زن و شوهری که به ناچار با طلاق از هم جدا میشوند، اگر تقوا را مراعات کنند، مشمول لطف ویژه خداوند میشوند «یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ».
۲۳- کسانی که با گناه زندگی خود را تأمین میکنند، راه دریافت روزیهای پیش بینی نشده را به روی خود میبندند «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ ... یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ».
۲۴- اراده خدا در چارچوب محاسبات انسان نیست «یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ».
۲۵- رعایت امور معنوی، در زندگی مادّی اثر گذار است. (امدادهای غیبی، در زندگی انسان نقش مؤثری دارند.) «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ».
۲۶- انسان متقی، خواست خود را در مسیر خواست و اراده خدا قرار میدهد و، چون اراده الهی بن بست ندارد، انسان متقی نیز به بن بست نخواهد رسید «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً».
۲۷- همیشه رزق زیاد وابسته به کار زیاد نیست. وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ ... یَرْزُقْهُ همان گونه که همیشه مقدار و کمّیت آن مهم نیست. امام صادق (ع) در تفسیر «یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» فرمودند:خداوند در آنچه به او داده برکت میدهد.
۲۸- تقوا و توکل دو اهرم برای خروج از بن بست است «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ ... وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ ..».
۲۹- برای تأمین زندگی امروز، تقوا وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ ... یَرْزُقْهُ و برای آینده، توکل لازم است «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ».
۳۰- تقوا، مقدّم بر توکل است. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ ... وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ».
۳۱- بدون لطف خداوند، هیچ عامل دیگری کارآمد و کافی نیست «فَهُوَ حَسْبُهُ».
۳۲- در اراده و خواست تمام افراد و حکومت ها، احتمال شکست و ناکارآمدی و بن بست وجود دارد. تنها امری که شکست در آن راه ندارد، خواست و اراده خداوند است «إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ».
۳۳- دلیل توکل ما، قدرت بی نهایت الهی است «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ ... إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ».
۳۴- معنای توکل ما و قدرت خداوند آن نیست که انسان به همه خواستههای خود میرسد، زیرا تمام امور هستی قانونمند است و حساب و کتاب دارد «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً».