الف- خواندن قرآن بر مردگان و خصوصاً سوره فاتحه
1- خداوند قرآن را برای انسانهای زنده فرستاده تا آنها به قرآن عمل کنند و آن را در زندگیشان بکارگیرند و قران را برای مردهها نازل نکرده است. همچنانکه خداوند درباره قرآن میفرماید:
(لینذر من کان حیّا و یحّق القول علی الکافرین) (یس/70) (تا هر که زنده دل است او را به آیاتش پند دهد و بر کافران – به اتمام حجت – وعده عذاب حتم و لازم گردد).
پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میفرماید:
(إذا مات الانسان إنقطع عمله إلا من ثلاث: صدقة جاریة أو علم ینتفع به أو ولد صالح یدعوله)[1] (وقتی انسان میمیرد تمام کار و عملش قطع میشود و فقط از سه طریق به او خیر و ثواب میرسد: 1) صدقه و خیری که خودش قبل از مرگش کرده و آثارش برای بعد از مرگش نیز ادامه دارد، مثل: ساختن مدرسه، مسجد، پل، حمام و غیره.
2- علمی که بعد از خود بجا گذاشته و آن علم برای اسلام و مسلمین نفع داشته باشد.
3- فرزند صالحی بعد از خود بجا گذاشته و آن فرزندش برای او دعا کند).
1-ابن کثیر در تفسیرش در مورد آیه (و أن لیس للإنسان إلا ما سعی) (نجم/39) میفرماید: «همچنانکه گناه هیچ کس در نامه اعمال دیگر نوشته نمیشود، در مورد خیر و ثواب نیز چنین است ،و خیر و ثواب هیچ کس به دیگری نمیرسد. فقط خیر و ثوابی که انسان قبل از مرگش برای خود بدست آورده در نامه اعمالش ثبت میشود، امام شافعی در تفسیر این آیه میفرماید: که ثواب قرائت قرآن به مرده نمیرسد، چون این عمل از جمله اعمال انجام شده توسط آن مرده نیست پس ثواب آن نیز به او نمیرسد. پیامبر (صلی الله علیه وسلم) هیچگاه ثواب قرائت قرآن را به مردهها هدیه نکرده است و اصحاب (رضی الله عنه) و تابعین نیز چنین کاری انجام ندادهاند، و اگر این عمل، پسندیده بود پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و یارانش (رضی الله عنه) آن را انجام میدادند زیرا آنها از انجام هیچ خیری روی گردان نشدهاند و هر عملی را که خیری در آن بوده انجام دادهاند، وقتی که کاری را انجام ندادهاند و از آنها روایت نشده دلیل بر این است که خیری در انجام آن ندیدهاند. در افعال عبادی ما باید به قران و حدیث استناد کنیم و در این بین مجال هیچ گونه قیاس و رأی وجود ندارد. و نمیتوان در تأیید قرائت قرآن بر مرده به قیاس و رأی رجوع کرد. ولی در مورد دعا کردن برای مرده از درگاه خداوند و درخواست آمرزش گناهان مرده از خداوند و همچنین خیر کردن برای مرده از طریق بخشش مال و صدقه دادن برایش در هر دو مورد یاد شده ثواب و دعا به مرده میرسد و خداوند آنها را شامل حال مرده میگرداند، در این باره هم فرمودههای زیادی از طرف خداوند و پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در تأیید این مسئله وجود دارند و اجماع علمای اسلام هم بر این مسئله تأکید کرده اند».[2]
2-بدعت خواندن سوره فاتحه بر مرده آنقدر گسترش یافته و ملکه اذهان شده تا جایی رسیده که روزی زنی در حال گوش دادن به تلویزیون بود ،ناگهان صدای قررائت سوره فاحه را از تلویزیون میشنود و فورا ًمیگوید من این سوره را دوست ندارم، چون با شنیدن آن به یاد مرگ میافتم، زیرا در روز مرگش سوره فاتحه را بر او میخواندند.
3-خواندن سوره فاتحه بر مرده از طرف پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و اصحابش به ثبوت نرسیده است و آنها این کار را هرگز انجام ندادهاند بلکه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بعد از اینکه مرده را بخاک میسپرد، به یارانش میگفت: (استغفروا لأخیکم و سلوا التثبیت فإنه الآن یسأل)[3] (از خداوند برای برادرتان درخواست آمرزش کنید و برای او تقاضای ثبات و استواری و استقامت از خداوند نمائید چون حالا از او سؤال میشود).
4-پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به یارانش توصیه نکرده وقتی به قبرستان رفتند، بگویند: الفاتحه، و شروع بخواندن سوره فاتحه کنند بلکه به آنها یاد داده که اگر به قبرستان رفتند، بگویند:
(السلام علیکم أهل الدیار من المؤمنین و إنا إن شاء الله بکم لاحقون أسأل الله لنا و لکم العافیة)[4] (سلام خدا بر شما باد ای مؤمنان اهل این قبرستان، اگر خدا بخواهد ما هم به شما ملحق میشویم و نزدتان خواهیم آمد و درخواست سلامتی و راحتی را برای خودمان و شما از خداوند بزرگ مینمائیم).
بله این حدیث به ما یاد میدهد که برای مردهها دعا کنیم و از خداوند بزرگ برای آنهادرخواست سلامتی و دور بودن از عذاب قبر و عذاب جهنم نمائیم، نه اینکه به مردهها پناه بریم و از آنها طلب و درخواست کنیم و یا سوره فاتحه را برآنها بخوانیم.
5-خداوند قرآن را نازل کرده تا بر کسی خوانده شود که میتواند به آن عمل کند، در حالی که مردهها نمی توانند به آن عمل کنند.
خداوند میفرماید: (والذین کذبوا بآیاتنا صم و بکم فی الظلمات من یشاء یجعله علی صراط مستقیم) (انعام/39) (و آنانکه آیات خدا را تکذیب کردند کر و گنگ در ظلمات جهل بسر برند و مشیئت الهی هر کس را خواهد گمراه سازد و هر که را خواهد به راه راست هدایت کند).
ب- خواندن سوره فاتحه بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در مورد خواندن سوره فاتحه بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بعد از مرگش هیچ گونه سند صحیحی نه در قرآن و نه در سنت وجود ندارد و یارانش این عمل را انجام ندادهاند، بلکه دلیل قرآن و حدیثی وجود دارد بر اینکه بعد از مرگش بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) صلوات زده شود، نه اینکه سوره فاتحه بر او خوانده شود.
1- خداوند میفرماید: (إن الله و ملائکته یصلّون علی النبی یأیها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما) (احزاب/56) (خدا و فرشتگان بر روان پاک این پیامبر (صلی الله علیه وسلم) درود میفرستند شما هم ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گوئید و تسلیم فرمان او شوید).
در این آیه خداوند به ما دستور داده، درود و صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بفرستیم، نه اینکه سوره فاتحه را بر او بخوانیم و یا به او پناه برین و توسل نمائیم.
2- پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میفرماید: (من صلّی علیّ صلاة صلّی الله علیه بها عشراً)[5] (هر کس یک بار بر من درود و صلوات بفرستد، خداوند در مقابل آن ده بار بر او درود میفرستد).
3- پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میفرماید، این دعا را بگوئید: (اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی ال ابراهیم إنک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و عی آل ابراهیم إنک حمید مجید)[6]
یکی از راههای توسل کردن به خداوند به وسیله صلوات فرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) حاصل میشود، و این کار، کاری مشروع و درست است، چون این عمل صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) از جمله اعمال صالح ما محسوب میشود و توسل کردن به عمل صالحان چیزی مشروع و درستی است. همچنانکه در دعاهایمان میتوانیم بگوئیم:
(اللهم بصلاتی علی نبیک محمد (صلی الله علیه وسلم) خرج عنی کربتی و صلی الله علی محمد و علی آله و سلم) (پروردگار به سبب درود و صلوات فرستادن من بر پیامبرت محمد (صلی الله علیه وسلم) ناراحتیهایم را از من دورکن و از بین ببر و درود و سلام خدا بر محمد (صلی الله علیه وسلم) و بر یاران و پیروانش باد).
ج- خواندن سوره فاتحه در هنگام عقد نکاح1- هیچ گونه سندی بر این عمل در قرآن و سنت وجود ندارد، بلکه این عرفی جاهلانه میام مردم است و نهایت گمراهی نسبت به این مسئله زمانی است که مردم فکر کنند که اگر سوره فاتحه در عقد عروسی خوانده نشود، عقد و وصلت برقرار نمیشود، این اعتقاد صددرصد غلط و باطلی است که در اذهان مردم جای گرفته است.
بدعت و گمراهی دیگری که هنگام عقد ازدواج وجود دارد، تأکید کردن بر روی الفاظ عربی صیغه عقد است که میان مردم طوری جا افتاده که تا خطبه نکاح به عربی خوانده نشود، عقد منعقد نمی شود و این هم بدعتی شنیع و غیر قابل قبول است.
2-سنت است در هنگام نکاح کسی که خطبه را میخواند، با خطبه حاجت شروع کند. خطبه حاجتی که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به آن آغاز میکرد و اصحابش را یاد داده بود تا خطبه حاجت شروع کنند.
[إن الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و سیئات أعمالنا من یهده الله فلا مضل له و من یضلل فلا هادی له و أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أشهد أن محمدا عبده و رسوله).
(یا أیها الذین آمنوا إتقوا الله خق تقاته و لا تموتن إلا و أنتم مسلمون) (آل عمران/102).
(یا أیها لاناس إتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زمجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساءا واتقوالله الذی تسألون به و الأرحام إن الله کان علیکم رقیبا) (نساء/1).
(یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا سدیدا، یصلح لکم اعمالکم و یغفرلکم ذنوبکمو من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظیما) (احزاب/71-70).
أما بعد:فإن أصدق الحدیث کتاب الله و خیر الهدی، هدی محمد (صلی الله علیه وسلم) و شر الأمور محدثاتها و کل محدثة بدعة ضلالة و کل ضلالة فی النار][7]
[تمام حمد و ستایش برای خداوند متعال است و او را ستایش و سپاس مینمائیم و از او طلب استغفار و آمرزش گناهان را داریم و از شر وسوسههای نفسانی و اعمال زشت و کریهمان به خداوند پناه میبریم و هر کس را خداوند هدایت کند ،هیچ گمراه کنندهای برای او وجود ندارد و هر کس را خداوند گمراه کند هیچ هدایت کنندهای برای او نیست و شهادت میدهم که هیچ معبودی به غیر از خداوند شایسته پرستش حقیقی نیست و او یکتا و بدون شریک است و محمد بنده و فرستاده خداست.
(ای کسانی که ایمان آوردهاید ان چنان که باید از خدا بترسید – و با انجام واجبات و دوری از منهیات گوهر تقوا را به دامان گیرید – و شما نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید) (آل عمران/102).
(ای مردم از پروردگارتان بترسید، پرورگاری که شما را از یک انسان آفرید و همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی منتشر ساخت و از خداوندی بترسید که همدیگر را به آن سوگند میدهید و بپرهیزید از اینکه پیوند خویشاوندی را گسیخته دارید – و صله رحم را نادیده گیرید – زیرا که بیگمان خداوند مراقب شما است) (نساء/1).
(ای مؤمنان از خدا بترسید و سخن حق و درست بگوئید و در نتیجه خدا اعمالتان را اصلاح میکند و گناهانتان را میبخشاید هر که از خدا و پیامبرش فرمانبرداری کند، قطعاً به پیروزی و کامیابی بزرگی دست مییابد) (احزاب/71-70).
أما بعد: براستی درستترین و بهترین گفته و سخن، سخن خداست – که قرآن است – و بهترین راه، راه محمد (صلی الله علیه وسلم) است. و بدترین کارها، کارهای تازه بوجود آمده در دین و بدون ریشه هستند و کلیه این کارها، بدعت – نوآوری – در دینند و کلیه این بدعتها، گمراهی و ضلالت هستند و کلیه این گمراهیها جهنمی هستند.
خلاصه بحثخواندن سوره فاتحه بر مرده، تقدیم آن به روح پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و یا هنگام صیغه عقد، هیچ گونه سند شرعی ندارد، بلکه بدعت و گمراهی است، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میفرماید:
(من عمل عملاً لیس علیه أمرنا فهو رد)[8] (هر کس عملی انجام دهد و ما به انجام ان عمل دستور نداده باشیم، آن عملش باطل است).
عبدالله بن زبیر (رضی الله عنه) میفرماید: (کل بدعة ضلالة و إن رآها الناس حسنة) (تمامی بدعتها گمراهی هستند، اگر چه مردم آن را پسندیده و قابل قبول بدانند).
عدهای از علمای سلف فرمودهاند که: (لا تظهر بدعة لا ترک مثلها سنة) (هیچ بدعتی آشکار نمیشود مگر سنتی ترک میشود).
بدعتهای موجود در بحث سوره فاتحه سنتهای زیر را از بین برده است.
1- دعا کردن مرده و طلب آمرزش گناهانش از خداوند و همچنین درخواست پایداری وثبات برای مرده در جواب دادن به سؤالات قبر، چون ملائکه در قبر این سؤالات را از مرده میپرسند: خدایت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست؟
2- درود و صلوات فرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم)، بخاری (رحمه الله) از ابوالعالیه نقل میکند که گفته است: [درود خداوند بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) یعنی ستایش پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بوسیله خداوند نزد فرشتگان و درود فرشتگان بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) یعنی درخواست عطا کردن مقام محمد از خداوند به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) ].
3- خواندن، خطبه حاجت در عقد نکاح و گفتن: (بارک الله لکما و جمع بینکما بخیر) (خداوند برکتش را به شما دو نفر – عروس و داماد – عطا کند و شما دو نفر را بر خیر و صلاح پیوند و نزدیکی دهد).
و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین
و صلی الله علی سیدنا محمد و علی آله و صحبه و سلم
[1] - مسلم.
[2] - تفسیر ابن کثیر، تفسیر نجم/39.
[3] - ابوداود و غیر او.
[4] - مسلم و غیر او.
[5] - مسلم.
[6] - متفق علیه.
[7] نسائی.
[8] - مسلم.
(تفسیر بزرگترین سوره قرآن (فاتحة الكتاب)، مؤلف: محمد بن جمیل زینو، ترجمه: علی صارمی)
نوشته شده در شنبه شانزدهم دی ۱۳۹۱ ساعت 9:25 توسط جوان محب صحابه و اهل بیت (رض) |