یاسین
yasin.fileon.ir

متن شعر شب جمعه

نویسنده : معین | زمان انتشار : 05 دی 1400 ساعت 12:21

هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم 

میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم 

یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم

چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم 

با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق

تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم

من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه

گر بخواهی ام, غلام رو سیاهت میشوم

مثل جون و مثل عابس, مثل مسلم, مثل حر

گر دهی رخصت مرا, من هم فدایت میشوم

گر برات کربلایم را به دستانم دهی

جان زهرا تا قیامت وامدارت میشوم

چون قسم دادم تو را بر نام زهرا, مادرت

مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم

ميلاد الياسوند

https://www.instagram.com/dar_hasrat_karbala

برچسب‌ها:

امام حسین ع

,

شب جمعه

,

میلاد الیاسوند

دلم برای شما غرق آه و غم شده است

نسیم رحمتتان باز شاملم شده است

 دعای فاطمه در حق من اثر کرده

غلامی در این خانه قسمتم شده است

 به قدر دانه ی ارزن کسی مرا نخرید

به جز شما چه کسی سایه ی سرم شده است؟

به هر کجا که روم باز پر کشم اینجا

کبوتر دل من جلد این حرم شده است

کسی که قطره ی اشکی برای تو ریزد

به چشم حضرت زهرا چه محترم شده است

همین که هر شب جمعه میان بزم عزا

رسد کسی, به یقین شامل کرم شده است

 همیشه روسیهان نیز پیش تو شاهند

که خوب و بد به بساطت شبیه هم شده است

ز کودکی در این خانه نوکری کردم

گدایی در این خانه عزتم شده است

از آن زمان که  پدر بین روضه ها بردم 

غلام کوی ابالفضهل, شهرتم شده است

بهای گریه ی بر تو بود بهشت برین

که گریه بهر عزایت تجارتم شده است

خدا کند که بمیرم به پای شش گوشه

فقط همین به خدا, حرف آخرم شده است

ميلاد الياسوند

برچسب‌ها:

امام حسین ع

,

شب جمعه

,

میلاد الیاسوند

سالیانی هست از عشق تو تب دارم هنوز 

نام زیبای تو را بر روی لب دارم هنوز

ذره ای از تربتت را زیر لب بگذاشتم 

بعد از آن در کام خود طعم رطب دارم هنوز

عهد کردم تا فقط با تربتت خوانم نماز

این روال کهنه را هر روز و شب دارم هنوز

 رو به قبله میکنم هر صبح, این کارم شده

دست بر سینه, به تو عرض ادب دارم هنوز

روضه و سینه زنی گردیده کار هر شبم

گریه بر داغ تو را چون مشق شب, دارم هنوز

بار آخر, زیر قبه, هست یادت حاجتم؟

یک شب جمعه حرم, از تو طلب دارم هنوز

ميلاد الياسوند

برچسب‌ها:

امام حسین ع

,

شب جمعه

,

میلاد الیاسوند

دلتنگ توام دلی که درجان من است

بیچارگی از دوری تو کار من است

ای هستی من تمام هستم نذرت

مهرت به دلم نگین عقبای من است

نوکر کوی تو بودند همه اجدادم

نوکری ارثیه از جانب اجداد من است

این که هستم در این خانه ز لطف زهراست

این هم از مرحمت مادر مولای من است

هر شب از عشق تو بر سینه و بر سر زده ام

گریه و سینه زنی ضامن فردای من است

کاش آن لحظه که آیند نکیر و منکر

تو بیایی و بگویی, که مهمان من است

لحظه ی آخر مرگم که نفس بند آید

بنهی پا به سرم لذت دنیای من است

دل خود را به کجا برم که آرام شود

خاک کوی تو فقط دارو و درمان من است

خواب دیدم در و دیوار حرم را یکشب

تکه آئینه ای از, این دل تنهای من است

گوشه ای از حرمت حور و ملک دیدم که

زین سبب شد حرمت وادی سینای من است

شب جمعه, حرم و صحن و سرایت آقا

حسرت روز و شب سینه ی غمبار من است

میرسد ناله ی زهرا که بنی قتلوک

نبرید از بدنش سر, که این جان من است

"میلاد" حقیقی ام بود روزی که

بین الحرمینش بشوم خاک, تمنای من است

ميلاد الياسوند

برچسب‌ها:

امام حسین ع

,

شب جمعه

,

میلاد الیاسوند

دوباره آمده ام تا دوباره پر بکشم 

و از سبوی غمت یک پیاله سر بکشم 

دوباره قصد نمودم که عکس گنبد را 

میان قاب سفید از دو چشم تر بکشم

دوباره حسرت من شد که یک شب جمعه 

که ناله از غمتان  تا دل سحر بکشم

تمام درد و مرض های من شفا یابد

کمی ز خاک حرم را فقط به سر بکشم

بده اجازه بگویم که حرف دل به شما

چقدر حسرت رویت به پشت در بکشم 

کسی که چپ نگرد بارگاه زینب را

ببین چگونه ز جسمش دل و جگر بکشم

ميلاد الياسوند

برچسب‌ها:

امام حسین ع

,

شب جمعه

,

میلاد الیاسوند

دلم هوای تو دارد سرم هوای ضریح 

خدا کند که بمیرم شبی به پای ضریح

هنوز مانده اثرهای بوسه ای که زدم 

برای دفعه ی اول به جای جای ضریح 

همیشه حسرت دیرينه ای میان دلم 

که کاش زندگیم را دهم برای ضریح

رواق و گنبدو صحنت به جای خود اما 

نفس نفس زدنم شد فقط برای ضریح

حریم و صحن و سرای تو برتر از عرش است 

حریم و صحن و سرایت، فقط سوای ضریح

 ضریح تو به خدا عرش کبریای خداست

تمام بود و نبودم شود فدای ضریح

 نوشت روی ضریحت گدا به خطی از عشق 

دلم هوای تو دارد سرم هوای ضریح

ميلاد الياسوند

https://www.instagram.com/dar_hasrat_karbala

برچسب‌ها:

امام حسین ع

,

شب جمعه

,

میلاد الیاسوند

گدای کوی تو هستم مرا مران ز درت 

گداییم در این خانه بوده درد سرت

به خاک بوسی این خانه کرده ام عادت 

به جان مادرتان وا مکن مرا ز سرت 

گناه بال و پرم را شکسته کاری کن 

دوباره جا بده من را به زیر بال و پرت 

گناه چشم مراکور کرد و گوشم کر 

عنایتی بنما بر گدای کور و کرت 

ببین چه میکشم از دست نفس اماره 

جدا نموده مرا از دعای هر سحرت 

قبول, من بدم اما تو سر به راهم کن

بده اجازه که باشم همیشه دور و برت 

بگو به فاطمه امشب صبا پیامم را 

که کرده ام همه شب روضه خوانی پسرت 

صدای مادرت از دور میرسد ای وای

خدا کند که نبیند تن جدا زسرت

ميلاد الياسوند

برچسب‌ها:

امام حسین ع

,

شب جمعه

,

میلاد الیاسوند