یاسین
yasin.fileon.ir

اختلاف سن مناسب در ازدواج

نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 03 بهمن 1399 ساعت 19:08

به گزارش «تابناک» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، فرشته سادات شجاعی روانشناس خانواده و درمانگر درباره اهمیت فاصله سنی در ازدواج، اظهار کرد: ازدواج امر مقدسی است که بین زن و مرد انجام می‌شود و موجب تشکیل خانواده می‌شود، مهم‌ترین نکته‌ای که قبل از ازدواج باید در نظر بگیریم این است که تمامی مسائل را به خوبی بسنجیم و معیارهای خود را در نظر بگیریم تا بر اساس آن‌ها بهترین انتخاب را داشته باشیم.

وی با بیان اینکه یکی از معیارهای مهم برای ازدواج تفاوت سنی است، گفت: آیا می‌دانید مناسب‌ترین فاصله سنی برای ازدواج چقدر باید باشد؟ اگرچه نمی‌توان درباره عدد دقیق فاصله سنی زوجین و نقش آن در موفقیت و شکست زندگی زناشویی قانون یکسانی برای همه افراد صادر کرد، اما یقینا تناسب سنی از جمله موازین زیربنایی و اساسی در ازدواج است که بی توجهی به آن، زمینه ساز بسیاری از کج خلقی‌ها و ناسازگاری‌ها در زندگی زناشویی خواهد شد.

این روانشناس ادامه داد: باور سنتی در جامعه ایران این است که پسر باید از دختر برای ازدواج بزرگ‌تر باشد، از جهاتی دارای نقاط قابل‌توجه علمی و منطقی است؛مانند بلوغ زودرس جسمی و جنسی و عاطفی و عقلانی اجتماعی در زن، رضایتمندی جنسی در حال و آینده زوج، دوران کوتاه باروری در زن و، اما نقطه ضعف اساسی این باور هم، توجه‌نکردن به تغییرات مختصات زمان و مکان، تغییر نگرش‌ها، سلایق‌ها و خواسته‌ها در نسل‌های رو به جلو است.

شجاعی با بیان اینکه دوره‌ای که مردان ۱۰ تا ۲۰ سال از زنان بزرگ‌تر بودند گذشته است، افزود: در حال حاضر چیزی که در ازدواج‌های امروزی بیشتر به چشم می‌خورد تفاوت سنی هم سن و یا بزرگتر بودن دختر از پسر است. فاصله سنی مناسب میان زن و شوهر را می‌توان ۳-۴ سال افزایش سن مرد نسبت به زن در نظر گرفت، البته این بدان معنا نیست که اگر یکی دو سال به این سنین افزوده و یا از آن کاسته شود، حتماً نباید ازدواجی انجام گیرد.

وی تصریح کرد: معمولا تفاوت سنی در ازدواج بیش از ۱۰ سال به مرور ممکن است باعث تغییر نقش‌ها شود، این تغییر نقش‌ها دو صورت کلی دارد. نقش استاد، شاگردی و نقش والد، فرزندی. همسرانی که از لحاظ سنی بزرگتر هستند و این اختلاف بیش از ده سال است ممکن است به دلیل تجارب بیشتر و رفتارهای محتاطانه نقش همسری شان کمرنگ شود و نقش‌های استادی و والدی جایگزین و پررنگ شود، احتمال بروز این مشکل برای زوجینی که تفاوت سنی کمتری دارند خیلی کم است.

بزرگ‌تر بودن مرد برای ازدواج

این روانشناس اضافه کرد: مرد ایرانی با خاصیت مردسالارانه‌ای که از گذشته در اطراف خود دیده و شنیده، مدیر بودن در خانواده و حرف آخرزدن را تعریفی از خود می‌داند. حضور زنان در جامعه و فعالیت‌های اجتماعی آنها، توجه بیشتر آن‌ها به تحصیلات و ارتقای علم و به دست آوردن موقعیت‌هایی برتر تا حدودی باعث تغییر سن ازدواج شده و به همین خاطر است که در جامعه امروز زنانی که از همسران خود بزرگ‌تر هستند، بیشتر از قبل دیده می‌شوند.

بزرگ‌تر بودن زن برای ازدواج

شجاعی بیان کرد: اگرچه هنوز مساله بزرگ بودن زن از مرد چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست، اما نمی‌توانیم برای همه افراد، نسخه‌های واحد و یکسانی بپیچیم. کسانی که مخالف بزرگ‌تر بودن زن هستند معمولا دلایل زیر را برمی شمارند: ترس از اینکه این ازدواج‌ها بعد از مدت کوتاهی با شکست مواجه شود؛ به ویژه اگر این ازدواج به خاطر موقعیت مادی زن صورت گرفته باشد، همیشه مورد توجه است. زنی که چند سال بزرگ‌تر باشد، معمولا انتظار دارد همسرش هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، ولی وقتی با چیزی غیر از این مواجه می‌شود، این فاصله را بیشتر درک می‌کند.

وی ادامه داد: از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگ‌تر از خودش ازدواج می‌کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با تحلیل رفتن جسم زن، احساس ناخوشایندی پیدا کند و شاید به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و… درحالی که این احتمال‌ها تنها مختص به زن‌هایی نیست که از شوهرانشان بزرگ ترند بلکه ممکن است در رابطه سایر زن‌ها با شوهرانشان نیز اتفاق بیفتد.

این روانشناس با بیان اینکه مشکل عدم درک مطلوب یکدیگروجود فاصله سنی زیاد موجب آن می‌شود که زن و شوهر نتوانند به خوبی یکدیگر را درک نمایند، اضافه کرد: عدم تناسب در توانایی‌های جسمی طرفین:وقتی که فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هر یک در دوره‌ای از زندگانی به سر می‌برند که به لحاظ قوت و توان با همسر خود تفاوت‌های عمده دارند، مثلاً زنی که هجده سال دارد، در دوران جوانی به سر می‌برد و همسر او که در ۳۴ سالگی است، دو برابر او سن دارد. گاه این خستگی از طرف همسر جوان به خوبی مورد تجزیه وتحلیل قرار نمی‌گیرد و به حساب کم کاری شوهر گذاشته می‌شود، این امر عاملی برای برانگیختگی او شود و در نتیجه محیط امن خانه تبدیل به فضایی ناامن و غیر قابل تحمل می‌شود.

شجاعی درباره امر و نهی پیوسته فرد بزرگتر، گفت: به دلیل داشتن تجربه، خود را ملزم می‌داند که مدام به همسر خود امر و نهی کند که همیشه مبتنی بر حق نیست، بلکه سلیقه نیز در آن سخت دخیل است موجبات ناراحتی همسر را فراهم می‌آورد. فرد بزرگتر احساس می‌کند که باید فرد کوچکتر را تربیت کند.

وی اضافه کرد: فرد کوچکتر دچار نوعی کمرویی رنج آور است و نمی‌تواند به راحتی مشکلات خود را با همسر خویش در میان بگذارد؛ لذا حرف‌های ناگفته در این خانواده‌ها بسیار است، سخنان ناگفته بر دل فرد رنجیده سنگینی می‌کند و گاه به فضای بیرون از خانه کشیده شده، برای دیگران مطرح می‌شود و این امر مورد قبول و پذیرش فرد بزرگتر نیست. چون تخلیه روانی صورت نمی‌گیرد، سلامت روانی فرد کوچکتر در معرض خطر قرار می‌گیرد.

امتیاز دادن برای جذب طرف مقابل

این روانشناس با اشاره به اینکه دادن امتیازات بیش از حد به طرف مقابل، ادامه داد: در این نوع خانواده ها، معمولاً مشکل دیگر این است که فرد بزرگتر برای این که فرد کوچکتر را جذب کند و زندگی تداوم یابد، باید مدام به او امتیازاتی بدهد که وی را به دوام زندگی دلگرم کند، اما هر کس قادر نیست که مدام چنین امتیازاتی بدهد، زیرا گاه دادن این نوع امتیازها برای فرد بزرگتر غیر قابل تحمل و یا غیر ممکن می‌گردد و بدین ترتیب از انگیزه طرف مقابل برای ادامه زندگی می‌کاهد.

شجاعی خاطرنشان کرد: روان‌شناسان، هم بنا بر تجربه‌های بالینی و هم با تکیه بر پژوهش‌های فراوانی که در حوزه رضایت زناشویی وجود دارد، می‌توانند با مشاوره و انجام تست‌های روان‌شناسی به شما بگویند که آیا با یکدیگر هم‌خوانی دارید یا خیر و آیا در نتیجه این ازدواج شاد و راضی خواهید بود یا خیر. این نکته به‌خصوص وقتی که نگران اختلاف سنی با همسرتان هستید، بیشتر اهمیت پیدا می‌کند. مشاوره پیش از ازدواج می‌تواند به شما بگویدکه آیا تفاوت میان شما و نامزد بالقوه‌تان مشکل‌ساز خواهد شد یا خیر.