تفسیر سوره قدر مجمع البیان
نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 30 دی 1399 ساعت 18:22
/ سوره قدر / آيه هاى 5 - 1
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 1. إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. 2. وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ. 3. لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. 4. تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ. 5. سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ.
ترجمه
به نام خداوند بخشاينده مهربان 1 - ما اين [قرآن ] را در شب قدر فروفرستاديم.2 - و تو چه مى دانى شب قدر چيست؟!3 - شب قدر از هزار ماه بهتر است.4 - در آن شب، فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى [تدبير ]هر كارى فرود مى آيند.5 - آن [شب ] تا بر آمدن سپيده صبح، تنها سلامت [و بركت ] است.
نگرشى بر واژه ها
قدر: اين واژه به معنى ارزش، بها، اندازه، سنجش و برابرى چيزى با پديده اى ديگر بدون هيچ فزونى و كاستى آمده است.شهر: ماه.
تفسير
شب پرمعنويت «قدر»
خداى فرزانه آخرين آيات سوره پيش را با دستور سجده و نشان دادن بهترين راه تقرب به خدا، به پايان برد، اينك اين سوره را با توجه دادن به شب «قدر» و ارزش و بركات آن آغاز مى كند و روشنگرى مى نمايد كه در اين شب پرمعنويت از هر شب و رز ديگرى بهتر مى توان به خدا تقرب جست.نخست مى فرمايد:إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ بى گمان ما قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم.ضمير در واژه «انزلناه» به قرآن شريف اشاره دارد و با اين كه نامى از كتاب پرشكوه خدا نيامده، موضوع روشن است.در تفسير آيه ديدگاه متفاوت است:«ابن عباس» مى گويد: خدا قرآن را يك بار در شب قدر از «لوح محفوظ» به آسمان دنيا فرود آورد، آن گاه آن را به تدريج در مدت 23 سال بر پيامبر فروفرستاد.امّا «شعبى» مى گويد: منظور اين است كه: ما فرود تدريجى آيات قرآن را از شب قدر آغاز كرديم.و به باور «مقاتل» قرآن يكبار از لوح محفوظ به فرشتگان نويسنده وحى در آسمان دنيا فرود مى آيد، آن گاه در شب قدر هر سال، آن آياتى كه بايد تا پايان سال فرود آيد، به وسيله فرشته وحى بر قلب پيامبر خوانده مى شود.
چرا شب قدر؟
در مورد شب قدر و فلسفه اين نامگذارى ديدگاه ها متفاوت است:به باور پاره اى از جمله «مجاهد» بدان دليل شب قدر را با اين عنوان نام نهاده اند، كه در آن خداى فرزانه همه امور سال و همه رويدادهاى آن را تقدير و تنظيم مى كند. آن شب، شب بسيار پربركتى است كه قرآن مى فرمايد: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ مُبارَكةٍ... ما آن كتاب پر معنويت را در شبى فرخنده نازل كرديم.(222)و بركت آن، به خاطر اين واقعيت است كه خدا در آن شب، خير و بركت و آمرزش خود را بر بندگان فرو مى فرستد.از «ابن عباس» آورده اند كه: همه رويدادها در شب پانزدهم شعبان تقدير و تنظيم شده، و در شب قدر بر صاحبان آن ها سپرده مى شود.زهرى مى گويد: منظور از شب قدر، عبارت است از شب بزرگ و با عظمت، چرا كه وقتى گفته مى شود: او در چشم مردم قدر و منزلت دارد، منظور اين است كه: او داراى عظمت و مقام در نظر مردم است. در اين آيه نيز واژه «قدر» به معنى عظمت و بزرگى آمده است، كه مى فرمايد:و ما قدروااللّه حق قدرة...(223)بزرگى و عظمت خدا را آن گونه كه بايد نشناخته و بزرگ نداشتند...«ابوبكر وراق» مى گويد: بدان دليل شب قدر را به اين نام خوانده است كه هر كس حق آن شب را پاس دارد و شب زنده دارى كند، صاحب مقام و منزلت مى گردد.و به باور پاره اى ديگر، اين نامگذارى به خاطر پاداش بزرگ عبادت ها و برنامه هاى آن شب است.به باور برخى دليل اين نامگذارى آن است كه در چنين شبى كتاب پرشكوهى چون قرآن، بر انسان والايى چون محمد(ص)، براى مردمى چون امت پيامبر و به وسيله فرشته گرانقدرى چون جبرئيل فرود آمده است.اما به باور برخى ديگر، بدان دليل شب قدر را به اين نام خوانده اند كه شب تقدير است، و خدا فرود قرآن را در آن مقرر فرموده است.و پاره اى نيز واژه «قدر» را به معنى تنگ گرفته اند و مى گويند: دليل اين نامگذارى آن است كه در شب قدر، زمين بر فرشتگان تنگ مى شود. در اين آيه نيز واژه «قدر» به معنى «تنگ» به كار رفته است كه مى فرمايد:... و من قدر عليه رزقة...(224) بر انسان ثروتمند و توانگر است كه از دارايى خود هزينه كند، و هر كس روزى او تنگ باشد، بايد از آنچه خدا به او داده است هزينه نمايد...
در كدامين ماه است؟
دراين مورد كه شب قدر كدامين شب است، ميان دانشمندان بحث و گفت گو است:گروهى بر اين عقيده اند كه منظور شب قدر زمان پيامبر خدا بود، آن گاه بر داشته شد.امّا «ابوذر» آورده است كه: به پيامبر گفتم: اى پيامبر خدا، شب قدر در روزگار پيامبران پيشين بود و در آن مقدرات انسان ها نازل مى شد، آيا پس از آنان برداشته شد؟ فرمود: نه، بلكه اين شب پربركت تا روز رستاخيز خواهد بود.برخى برآنند كه شب قدر، در ميان همه شب هاى سال است، به همين دليل به باور پاره اى اگر كسى طلاق همسر خود را بر شب قدر معلق سازد تا پايان سال طلاق او مؤثر نيست.«ابن مسعود» بر اساس همين ديدگاه آورده است كه: اگر كسى در همه شب هاى سال به عبادت و شب زنده دارى برخيزد، به پاداش شب قدر مى رسد. اين سخن به گوش «عبد اللّه بن عمر» رسيد و گفت: خداى او را بيامرزد كه مى دانست شب قدر در ماه رمضان است، امّا او خواست مردم به يك شب بسنده نكنند و شب هاى بيشترى به عبادت و نيايش برخيزند. به همين دليل هم دانشمندان بر آنند كه شب قدر در ماه رمضان است.
كدامين شب است؟
در اين مورد كه شب قدر كدامين شب ماه رمضان است؟ ديدگاه ها متفاوت است:از ديدگاه «ابن زيد» شب قدر، شب اول ماه رمضان است.امّا از ديدگاه «حسن» شب هفدهم ماه خداست.در روايت آمده است كه اين شب، شب «فرقان» است و روز آن، روز برخورد دو گروه حق طلب و حق ستيز. ديدگاه درست اين است كه شب قدر در ده شب سوم ماه رمضان است. اين ديدگاه را «شافعى» نيز برگزيده است.در روايت از پيامبر آورده اند كه: شب قدر را در شب هاى دهه سوم ماه رمضان بجوييد. التمسوها فى العشر الاواخر.(225)از اميرمؤمنان آورده اند كه: پيامبر گرامى شب هاى دهه سوم ماه رمضان را به عبادت و نيايش به سحر مى آورد، و خاندانش را نيز به اين سبك شايسته راه نموده بود.و از امام صادق آورده اند كه پيامبر در دهه سوم رمضان كمر همت را سخت مى بست و از همسران خود خداحافظى مى كرد و شب ها را تا سپيده دم به عبادت مى گذارند. كان رسول الله اذا دخل العشر الاواخر ... و احيا الليل و تفرغ للعبادة...(226)پس از روشن شدن اين موضوع كه شب قدر در ميان شب هاى دهه سوم ماه خداست، اينك در اين مورد، كه اين شب مبارك، كدام يك از اين شب هاست؟ ميان دانشمندان بحث و گفت گو است:به باور گروهى از جمله «شافعى»، شب قدر، شب بيست و يكم ماه رمضان است.«خدرى» از پيامبر آورده است كه: شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان و در شب هاى طاق بجوييد...از ديدگاه «عبداللّه عمر» شب قدر، شب بيست و سوم ماه خداست.در روايت است كه مردى به حضور پيامبر رسيد و گفت: من در خواب ديدم كه شب قدر در ميان هفت شب آخر ماه رمضان است. آن حضرت فرمود: خواب شما با شب بيست و سوم هماهنگى دارد، از اين رو هر كس از شما مى خواهد شبى از شب هاى رمضان را شب زنده دارى كند، شب بيست و سوم را برگزيند.«معمر» آورده است كه: «ايوب» شب بيست و سوم غسل مى كرد و با پوشيدن لباس پاك و پاكيزه، و خوشبو ساختن خويش به عبادت و نيايش و نماز و سجده مى پرداخت.«عمر» از ياران پيامبر پرسيد: شما مى دانيد كه پيامبر فرمود: شب قدر رادر دهه سوم ماه رمضان بجوييد، اينك شما آن را در كدامين شب طاق مى بينيد؟ آنان بيشتر از شب طاق سخن گفتند و بر اين بودند كه يكى از شب هاى طاقِ دهه آخر ماه خدا، شب قدر است.«ابن عباس» مى گويد: «عمر» به من گفت: تو چرا چيزى نمى گويى؟من گفتم: در قرآن شريف شماره هفت بسيار به كار رفته است. براى نمونه: در قرآن از آسمان ها به صورت هفتگانه سخن رفته است. همين گونه از زمين، طواف برگرد خانه خدا، رمى جمرات، و نيز مراحل هفتگانه در آفرينش انسان، و بر شمردن رزق و روزى انسان در نعمت هاى هفتگانه و...«عمر» گفت: آن چه در اين مورد بيان شد شناختم، اينك بگو منظور از مراحل هفتگانه در آفرينش انسان و قرارداده شدن رزق انسان در نعمت هاى هفتگانه چيست؟گفتم: خدا در قرآن در مورد آفرينش انسان و مراحل هفتگانه آن مى فرمايد:و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طين ثم جعلناه نطفة فى قرار مكين...(227) و به يقين انسان را از عصاره اى از گل آفريديم، سپس او را به صورت نطفه اى در جايگاهى استوار قرار داديم. آن گاه نطفه را به صورت علقه در آورديم، پس آن علقه را به صورت مضغه گردانيديم و آن گاه مضغه را استخوان هايى ساختيم، و بعد استخوان ها را با گوشتى پوشانيديم. آن گاه جنين را در آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين بر خدا كه بهترين آفرينندگان است.و در مورد نعمت هاى هفتگانه در رزق و روزى انسان مى فرمايد:انّا صببنا الماء صبّاً ثم شققنا الارض شقاً فانبتنا...(228)ما آب را به صورت بارشى فرو ريختيم؛ آن گاه زمين را آن گونه كه بايد شكافتيم؛ پس در آن، دانه رويانيديم. و انگور و سبزى، و زيتون و درخت خرما و باغ هاى انبوه، و ميوه و چراگاه پديدآورديم...بنابر اين به باور من شب قدر، شب بيست و سوم و يا بيست هفتم است.«عمر» رو به حاضران كرد و گفت: چگونه شما در برابر پرسش من ناتوان مانديد و اين جوان اين گونه زيبا پاسخ داد.آن گاه افزود من نيز با ديدگاه اين جوان موافق هستم. سپس دست بر شانه من زد و گفت: تو از نظر سن و سال جوان هستى، امّا از نظر دانش و بينش، دانشمندى به نام مى باشى.امام باقر در پاسخ كسى كه از شب قدر مى پرسيد، فرمود: يكى از دو شب بيست و يكم و بيست و سوم است.راوى پرسيد، نمى خواهيد تعيين فرماييد؟فرمود: نمى خواهيد هر دو شب را عبادت كنيد؟ از امام صادق نيز همين گونه روايت شده است.در روايت ديگرى فرمود: شب قدر را ميان شب نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ماه رمضان بجوييد.از «ابو بصير» آورده اند كه به امام صادق گفتم! فدايت گردم، آن شبى كه اميد مى رود شب قدر باشد، كدام شب است؟فرمود: يكى از دو شب بيست و يكم و بيست و سوّم.گفتم: اگر نتوانستم هر دو شب را شب زنده دارى كنم، چه كنم؟فرمود: آنچه توانستى از اين دو شب را به نيايش و عبادت بپرداز.گفتم: گاه ما، هلال ماه را در منطقه اى مى بينم، اما خبر مى رسد كه در شهر و منطقه ديگر اين گونه نيست و گاه يك روز تفاوت مى كند.فرمود: تا آن جايى كه ممكن است در همه چهار شب خداى را عبادت نما و خواسته هايت را از بارگاه او بخواه...گفتم: فدايت گردم، شب بيست و سوم به وسيله «جهنى» از پيامبر نيز روايت شده است.فرمود: آرى، اين گونه آمده است.گفتم: «سليمان بن خالد» آورده است كه: در شب نوزدهم ماه رمضان كسانى كه بايد در سال آينده براى شركت در مراسم حج در مكّه موفق شوند، مقدر مى گردد.فرمود: نه تنها آنان، كه همه نيازها، خواسته ها، رزق ها، گرفتارى ها تا شب قدر آينده نوشته مى شود. همه اين ها را در شب بيست و يكم و بيست سوم طلب نما، و در هر يك از اين شب ها صد ركعت نماز بخوان و اگر توانستى تا سپيده دم دوبار غسل نما.گفتم اگر نتوانستم چه كنم؟فرمود به هر صورتى كه توانستى و هر عبادتى موفق شدى انجام بده... چراكه در ماه رمضان درهاى آسمان گشوده مى شود و شيطان ها به بند كشيده مى شوند و عملكرد مردم با ايمان پذيرفته مى شود و در زمان پيامبر ماه رمضان «روزى شده» خوانده مى شد.(229)«زراره» آورده است كه: از امام باقر در مورد شب هايى از رمضان كه در آن ها غسل مستحب است جويا شدم. فرمود شب نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم.آن گاه فرمود: شب بيست و سوم به وسيله «جهنى» از پيامبر روايت شده است، چراكه او به پيامبر گفت: خانه من از مدينه دور است، از اين رو مرا به شبى كه بايد شب زنده دارى نمايم، هدايت كن تا به مدينه بيايم. پيامبر شب بيست و سوم را به او نشان داد.برخى از جمله «عايشه» آورده اند كه شب قدر، شب بيست و هفتم ماه رمضان است.و برخى از جمله «ابن عباس» در روايت آورده اند كه پيامبر فرمود: شب بيست و هفتم را دريابيد. و در برخى از روايات نيز آورده اند كه: فرمود: شب قدر را در شب هاى بيست و يكم، بيست و سوم، بيست هفتم و بيست نهم دريابيد.
فلسفه نهان بودن شب قدر
به باور بسيارى از مفسران، بدان دليل شب قدر در ميان شب هاى سال، يا ماه و يا در شب هاى ماه رمضان نهان داشته شده است كه مردم كمال طلب و خداجو در تلاش براى عبادت و شب زنده دارى، و در پرتو آن، تزكيه جان و پاكسازى دل اززنگارهاى گناه، و كوشش براى آراستگى به ارزش ها و والايى ها به ره آورد ارزنده تر و موفقيت بيشترى برسند، و بكوشند تا به اميد درك آن شب گرانقدر، شب هاى بسيارى را با راز و نياز سپرى كنند.اين ظرافت در برنامه هاى ديگر نيز هست، براى نمونه: خداى فرزانه در ميان نمازها، «نماز ميانه» را نهان داشت تا از همه نمازها بيشتر مراقبت گردد. در ميان نام هاى خدا، اسم اعظم او را نهان داشت، و ساعت اجابت دعا را در ساعت ها، و خشم خود را در ميان همه گناهان، و نيز هنگامه فرارسيدن مرگ را از انسان ها، تا بندگانش به موفقيت بيشترى در تقرب به خدا نايل آيند و از گناهان دورى جويند.
برترى «شب قدر» در روايت
در مورد فضيلت شب قدر روايت بسيارى رسيده است كه به پاره اى مى نگريم:1 - از پيامبر گرامى آورده اند كه فرمود: هنگامى كه شب قدر فرامى رسد فرشتگان «سدرة المنتهى» كه جبرئيل هم از آنان است فرود مى آيند و فرشته وحى در حالى كه پرچم هايى با اوست، يكى از آن ها را بر تربت من، دومى را بر «بيت المقدس»، سومى را بر بام كعبه و ديگرى را بر «طور سينا» نصب مى كند. آن گاه بر همه ايمان آوردگان درود مى فرستد، و آمرزش مى طلبد و از اين مهر و رحمت عناصر شراب خور و بدمست و حرام خوران و آلودگان و ظالمان محروم خواهند بود. آن گاه افزود:من قام ليلة القدر ايماناً و احتساباً غفرله ما تقدم من ذينة(230)كسى كه در شب قدر با ايمان و يقين به محاسبه رستاخيز، براى عبادت و نيايش برخيزد، گناهان او مورد بخشايش قرار مى گيرد.و نيز آورده اند كه فرمود:انّ الشيطان لايخرج هذه الليلة حتى يضيئ فجرها و لا يستطيع فيها على احد...(231)شيطان در شب قدر تا سپيده آن، از لانه خود خارج نمى گردد، و نيز نمى تواند كسى را بيمار يا ديوانه كند، و يا به يكى از تباهى ها و پليدى ها بكشد، و افسون هيچ افسونگرى در شب قدر اثر نمى گذارد.و نيز آورده اند كه فرمود: شب قدر شبى است آرام و آرام بخش و معتدل، نه كرمايش آزار مى رساند و نه سرمايش. خورشيد در بامداد آن سر بر مى آورد، در حالى كه نور خيره كننده اى ندارد.
وصف و ويژگى شب قدر
در دومين آيه مورد بحث روى سخن را به پيامبر مى كند و در بيان عظمت و وصف ناپذيرى شب قدر مى پرسد؟وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ و تو اى محمد(ص): چه مى دانى كه شب قدر چيست و از شب قدر و بزرگى و شكوه و حرمت آن، چه چيزى آگاهت نمود؟و اين بيان در جهت ترغيب و تشويق به شناخت آن شب پربركت و عبادت و نيايش در آن است.آن گاه در تفسير و بيان حرمت و عظمت آن شب مى فرمايد:لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.«قتاده» و مقاتل» مى گويند: منظور آيه اين است كه: شب زنده دارى و عبادت خالصانه و هدفدار شب قدر و انجام كارهاى شايسته و عادلانه و بشردوستانه در آن، از قيام هزار شب ديگر بهتر و بالاتر است؛ چرا كه پديد آورنده ماه و سال و شب و روز خواسته است كه برخى از روزها و شب ها را بركت و معنويتى ويژه ارزانى دارد كه از ديگر شب ها و روزهاى ماه ها و سال ها برتر باشند و شب قدر به خاطر خير و بركت بسيارش از همه شب ها برتر است.«ابن عباس» آورده است كه: در حضور پيامبر گفته شد، مردى از بنى اسرائيل لباس رزم بر تن و سلاح خود را به دوش كشيد و خدا به او عمرى طولانى داد، و او هزار ماه در راه حق وعدالت و پيكار با ستم لباس رزم را از تن در نياورد و جهاد كرد! پيامبر از اين داستان، شگفت زده گرديد و آروز كرد كه كاش در امت من هم چنين انسان هاى پرتلاش و موفقى بودند! آن گاه رو به بارگاه خدا كرد كه:يا ربّ! جعلت امتى اقصر الناس اعماراً، و اقلها اعمالاً، فاعطاه الله ليلة القدر و قال: ليلة القدر خير من الف شهر.(232)پرودگارا، عمر امّت مرا كوتاه تر و كارهاى شايسته آنان را كمتر قرار دادى. آن گاه بود كه خداى مهربان شب قدر را به آن حضرت بخشيد و فرمود: شب قدر از هزار ماه جهاد آن مرد اسرائيلى بهتر است. و اين شب گرامى را تا روز رستاخيز، در ماه رمضان هر سال، براى تو و امّت تو قرار دادم تا با همه وجود آن را دريابيد و ارج گزاريد.آن گاه در اشاره به وصف بيشترى از آن شب بزرگ و رويدادهاى آن مى فرمايد:تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ در آن شب پرمعنويت فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى كه مقرر گرديده است فرود مى آيند.در تفسير آيه ديدگاه ها متفاوت است:1 - از ديدگاه پاره اى منظور اين است كه: فرشتگان به همراه جبرئيل در شب قدر به زمين فرود مى آيند تا زمزمه عبادت و نيايش و تلاوت قرآن و راز و نياز بندگان خالص و كمال طلب خدا را بشنوند و توبه و اصلاح پذيرى و كارهاى شايسته آنان را بنگرند.2 - امّا به باور پاره اى ديگر، تا بر بندگان با معنويت خدا به امر او سلام نثار كنند.3 - از ديدگاه برخى، فرشتگان به همراه جبرئيل هر آنچه را تدبير و مقدّر و مقرر شده است به آسمان دنيا مى آورند تا ساكنان آسمان دنيا بدانند و از رويدادهاى سال آينده به لطف حق آگاهى يابند.4 - امّا از ديدگاه «كعب» و «مقاتل» منظور از «روح» گروهى از فرشتگان گرانقدرند كه آنان را ديگر فرشتگان، جز شب قدر نمى بينند، و آنان در اين شب مبارك از هنگامه غروب آفتاب تا طلوع سپيده فجر براى انجام فرمان خدا فرود مى آيند.5 - و به باور پاره اى «روح» به معنى وحى مى باشد و منطور اين است كه: در آن شب، فرشتگان با وحى خدا و پيام او كه در بردارنده مقدّرات و سرنوشت ها و بركت هاست فرود مى آيند.گفتنى است كه در آيه ديگرى «روح» به معنى وحى به كار رفته است كه:و كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا(233)همان گونه كه بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم، برتو نيز اى محمّد(ص)! به فرمان خود وحى نموديم.و بدين سان آخرين ديدگاه در تفسير آيه تأييد مى گردد.در مورد «من كل امر» در آيه مورد بحث، دو نظر است:1 - به باور پاره اى منظور هر خير و بركت براى مردم و مقدّرات و سرنوشت هاست كه فرشتگان و روح به همراه مى آورند. با اين بيان «من امر اللّه» در حقيقت «بامراللّه» است؛ نظير اين آيه كه مى فرمايد: يحفظونه من امراللّه كه در حقيقت «بامراللّه» است.2 - اما به باور پاره اى ديگر منظور اين است كه: فرشتگان هر فرمان و سرنوشت و تقديرى، تا شب قدر آينده را با خود مى آورند.و در آخرين آيه مورد بحث كه پايان بخش اين سوره است مى فرمايد:سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ آن شب، شبى است سرشار از سلامت و رحمت، و تا سپيده دم مژده رسان و ارزانى دارنده صلح و سلام و خير و بركت براى خوبان و كمال جويان است.به باور «قتاده» منظور اين است كه: آن شب تا پايانش از شرور و بلاها و وسوسه ها و آفت هاى شيطان به دور است.امّا از ديدگاه «مجاهد» منظور اين است كه: در آن شب پربركت، نه رويداد بدى خواهد بود، و نه از شيطان وسوسه و شرارتى ساخته است.به باور «عطاء» منظور اين است كه: در آن شب پربركت، سلام بر دوستان خدا و بندگان فرمانبردار حق، كه فرشتگان هرگاه آنان را ببينند از سوى خدا به آنان سلام مى كنند.به باور پاره اى سخن در «باذن ربهم» تمام است و آيه بعد از «من كلّ امر» آغاز مى گردد و منظور اين است كه: براى هر كارى در آن شب تا سپيده دم سلامتى و خير و بركت است و تقديرها و سرنوشت ها در آن فرود مى آيند.
پرتوى از سوره مباركه
سه نكته در عظمت شب قدر
1 - در آيات پنج گانه اين سوره، فروفرستنده قرآن نخست به فرود اين كتاب پرشكوه در شب ارجدار «قدر» توجّه مى دهد؛ درست همان شبى كه مقدّرات و سرنوشت ها نيز فرود مى آيند. اين فرودِ همزمان مقدّرات و سرنوشت ها با قرآن و برنامه آسمان به زمين، نشانگر آن است كه هر كس به قرآن و برنامه هاى قرآن و خداى قرآن به راستى ايمانى خالص آورد و خود را به ارزش هاى آن آراسته سازد و مقررات خدا و حقوق مردم را پاس دارد، سرنوشتى سرشار از نيك بختى خواهد داشت و كسانى كه جز اين كنند سرنوشتى تيره و تار.2 - آن گاه به وصف و ويژگى هاى شب قدر مى پردازد و روشنگرى مى كند كه شب قدر داراى اين ويژگى هاست.الف - عظمت و معنويت آن بسيار است.ب - شبى است بهتر از هزار ماه.ج - شب فرود قرآن است.د - شب فرود مقدرات جهان و انسان است.ه - شب فرود فرشتگان بر زمين است.و - شب سرشار از سلامت و سعادت براى مردم كمال جو و شايسته كردار است.ز - شب توبه و جبران و فرصت اصلاح براى همگان است.3 - و بدين سان به گرامى داشت شب قدر و بهره ورى و عبادت آن شب و توبه و اصلاح خود و زدودن زنگارهاى مستى و پلشتى توجه مى دهد تا انسان بتواند براى هميشه خود را از اسارت نفس، اسارت ظالمان و اسارت شيطانها نجات بخشد و به بارگاه خدا بار يابد.بار خدايا! به لطف خود ما را از توبه كاران و اصلاح پذيران شب قدر قرار ده، و ما را براى رسيدن به پاداش پر شكوه آن موفّق بدار.