یاسین
yasin.fileon.ir

جملات زیبای دعای ندبه

نویسنده : معین | زمان انتشار : 06 آذر 1399 ساعت 13:27

تنظیم و ویرایش: سایت حرف آخر

أین الطالب بذحول الانبیاء و ابناء الانبیاء / أین الطالب بدم المقتول بکربلاء / أین المنصور علی من اعتدی علیه و افتری / أین المضطرالذی یجاب اذا دعا / أین صدر الخلائق ذو البر والتقوی
کجاست مطالبه کننده انتقام خون انبیاء و فرزندان انبیاء؟ / کجاست مطالبه کننده خون کشته شده در کربلا؟ / کجاست پیروز بر هر کسی که بر او تعدی کند و افترا بندد؟ / کجاست مضطری که وقتی دعا کند دعایش مستجاب می گردد؟ / کجاست صدر نشین خلایق، صاحب نیکو کاری و پرهیزکاری؟

صدرنشین خلایق

این فراز نیز به یکی دیگر از برنامه های حکومت حضرت مهدی (عج) در زمان ظهور اشاره می کند. امام (ع) عرض می کند:
«کجاست مطالبه کننده انتقام خون انبیا و فرزندان انبیا؟» أین الطالب بذحول (1) الانبیاء و ابناء الانبیاء
این جمله نشان می دهد ولی عصر (عج) کسی است که انتقام خون انبیاء و خاندان انبیا را از دشمنان می گیرد، این سخن نسبت به انبیا روشن است، کسانی که سدّ راه انبیا و مانع پیشرفت آنها می شدند و با کارشکنی ها باعث آزار و اذیت آنها می شدند مورد انتقام امام زمان (ع) قرار می گیرند. بعید نیست مقصود این باشد که امام (ع) این انتقام را از کسانی خواهند گرفت که نسل به نسل تا امروز مخالف و مانع پیشرفت اهداف انبیا بوده و هستند. در ادامه نیز توضیح بیشتری  از مقصود این عبارت خواهد آمد.
اما نسبت به خاندان و فرزندان آنها باید گفت: وقتی انبیاءالهی بر اثر دشمنی ها در تنگنا وتحت فشار قرار می گرفتند، نه تنها خودشان از این سختی ها رنج می دیدند، بلکه خاندان آنها نیز متحمّل زجر و زحمت فراوان می شدند، مانند: خاندان و فرزندان حضرت ایوب، عمران، زکریا و…؛ لذا امام (عج) انتقام انبیا و خاندان انبیا را می گیرد.
همین جا باید به این نکته اشاره کرد: کسانی که در راه اسلام متحمّل زحمت می شوند، قطعاً خانواده های آنها نیز که متحمل محدودیت ها و رنج ها می شوند، نزد خداوند متعال مأجور خواهند بود (و کسانی که در طلب کسب علم اند، دشواری ها را تحمل می کنند، مأموران امنیتی نظامی و انتظامی، و… که به نحوی در راه انجام وظیفه، متحمّل سختی‌ها و مرارت‌ها می شوند و خانواده های آنها نیز شریک این سختی ها هستند، اجرشان نزد خدا محفوظ است).
با توجه به انتقام مطرح شده توسط امام (عج) این سؤال مطرح می شود که دشمنان انبیای الهی هر کدام در زمان خودشان بوده اند و بعد هم از دنیا رفته اند و هیچ کدام از آنها قطعاً در زمان ظهور امام زمان (عج) زنده نیستند؛ تا مورد انتقام قرار گیرند. پس اینکه امام زمان (ع) از آنها انتقام می گیرد چه معنایی دارد؟
در پاسخ به این پرسش چند احتمال وجود دارد:
احتمال اول:
تمام دشمنان انبیای الهی در زمان ظهور ولی عصر زنده می شوند و در حقیقت رجعت می کنند تا مورد انتقام قرار گیرند.
احتمال دوم:
امام زمان (ع) از نسل و ذریه دشمنان انبیای انتقام می گیرد نه از خود دشمنان.
احتمال سوم:
درست است که انبیای الهی در زمان‌های خودشان دشمنانی داشته اند اما دشمنان آنان فقط آنهایی هستند که در زمان انبیاء زنده بودند و دشمنی می کردند بلکه کسانی را که در طول تاریخ مسیر حرکتشان بر خلاف مسیر حرکت انبیاء باشد، شامل می شود. مثلاً در زمان حاضر کسانی که تلاش شان در جهت مخالفت با ادیان توحیدی است دشمنان انبیا محسوب می شوند و اگر نگوییم اینها به طور مستقیم دشمنان انبیاء هستند حداقل از پیروان دشمنان انبیا هستند و حتی کسانی که به عملکرد دشمنان انبیاء راضی هستند، آنها نیز دشمن محسوب می شوند و وقتی در این فراز دعا می فرماید: کجاست آن کسی که از دشمنان انبیاء انتقام می گیرد؟! منظور کسانی هستند که در زمان ظهور ولی عصر (عج) زنده اند و با حرکت انبیاء در مسیر هدایت انسانها مخالفت می کنند.

بررسی احتمالات و نتیجه گیری

احتمال اول، به مسأله رجعت اشاره می کند. گرچه مسأله رجعت جزء عقاید حقّه شیعه است و همگی بدان اعتقاد داریم اما به دو دلیل بعید به نظر می رسد تمام دشمنان انبیای الهی زنده شوند و مورد انتقام امام (عج) قرار بگیرند:
1. دشمنان انبیای الهی در طول تاریخ بشریت بیشمار بوده اند و اگر بخواهیم تعداد دشمنان انبیا از آدم (ع) تا خاتم (ص) را محاسبه کنیم، رقم بالایی است، این تعداد به قدری زیاد است که اگر تمام اینها زنده شوند اصلاً نظم کره زمین به هم می خورد، چون دشمنان آنان اعم از کسانی است که دشمنی شان آشکار و ظاهر بوده و کسانی که از نظر فکری و اعتقادی دشمن بوده اند.
بر فرض امکان چنین واقعه ای، (یعنی زنده شدن تمام دشمنان)، امام زمان (ع) باید مدت زیادی را صرف نابودی این دشمنان کند.
2. اگر هدف از زنده کردن دشمنان انبیا این باشد که آنها زنده شوند تا عذاب دنیوی ببینند (چون عذاب اخروی مخصوص قیامت است) بسیاری از دشمنان انبیا در زمان خودشان گرفتار عذابهای دنیوی شده اند؛ پس احتمال اول صحیح به نظر نمی رسد.
اما طبق احتمال دوم که بگوییم امام (ع) و ذریه دشمنان انتقام می گیرد این نیز با مرام و عدالت امام عصر (ع) سازگار نیست؛ زیرا ممکن است آنهایی که از نسل دشمنان انبیا هستند مقصّر نباشند. پس این احتمال نیز صحیح نیست، مگر اینکه نسل آنها که دشمنند را لحاظ کنیم که با احتمال اولی یکی خواهد بود.
اما احتمال سوم که دشمنان، منحصر به زمان خود انبیاء نشود؛ بلکه منظور کسانی اند که در هر زمان با حرکت و روش انبیا مبارزه می کنند و در زمان ظهور نیز همان افراد با برنامه های انبیاء مخالفت دارند، به نظر می رسد این احتمال به حقیقت نزدیک تر است. می دانیم کسانی که با حرکت آن حضرت مخالفت می کنند، مخالف با انبیای الهی اند؛ چون حرکت حضرت در همان مسیر است پس امام زمان (ع) با سرنگون کردن دشمنان خود در حقیقت انتقام انبیا را هم خواهد گرفت.
در فراز بعدی برنامه دیگر امام زمان (ع) در هنگام ظهور را مشخص کرده عرض می کند: «کجاست مطالبه کننده خون کشته شده در کربلا»؛ أین الطالب بدم المقتول بکربلاء.
پرسشی که در جمله قبلی دعا مطرح بود، در این جمله نیز مطرح است که آیا امام زمان (ع) از قاتلان سیدالشهدا انتقام می گیرد یا از کسانی که در عمل، دشمن سیدالشهدا هستند و امروز نیز همان راه را می پیمایند که اگر در عاشورا هم بودند در صف سپاهیان ابن سعد قرار می گرفتند، انتقام می گیرد؟
پاسخ همان مضمونی است که در قبل گفته شد. یعنی امام زمان (ع)  از کسانی انتقام می گیرد که با گفتار و کردارشان در مسیری حرکت می کنند که دشمنان ابا عبدالله (ع) حرکت می کردند و مطلبی که در جمله قبل بود درمورد قاتلان سیدالشهداء (ع) صادق است و آن این که قاتلان سیدالشهدا در همان زمان حیات خودشان کیفر دنیوی شدند و طبق مدارکی که از تاریخ نقل شده است تمام حاضرین در صحنه کربلا توسط «مختار» که به خونخواهی آن حضرت قیام کرد، مجازات دنیوی شدند و هر کدام با عاقبت نکبت باری از دنیا رفتند لذا به نظر می رسد بخشی از عذاب جنگ با سیدالشهداء (ع) را در دنیا کشیده اند، بقیه عذاب را هم در آخرت خواهند کشید.
پس همان طور که در دوران امام حسین (ع) «شمر» و «یزید» دشمن بودند در زمان حضرت ولی عصر (عج) شمر صفتان و یزیدسیرتانی هستند که امام زمان (عج) با آنان برخورد می کند و از آنها انتقام می گیرد، نمونه آنها مستکبرانی هستند که هم اکنون سردمدار ظلم و ستم علیه بشریتند وهم چون زالو با مکیدن خون مظلومان و بی پناهان به زندگی خود ادامه می دهند، روشن است امام زمان (ع) با این ها مبارزه می کند و طومار زندگیشان را درهم می پیچد.
در ادامه دعا به نصرتی که نصیب مهدی (عج) خواهد شد اشاره می شود: «کجاست پیروز بر هر کسی که بر او تعدی کند و افترا بندد؟» أین المنصور علی من اعتدی علیه و افتری.
این عبارت، می رساند زمانی که ولی عصر (عج) ظهور می کند با دو گروه مواجه است:
گروه اول: کسانی که در مقابل حضرت سرکشی می کنند و به عبارتی به مبارزه با نهضت او می پردازند.
گروه دوم: کسانی که به امام زمان (عج) نسبت دروغ می دهند و او را تکذیب می کنند، و جنگ روانی راه می اندازند.
امام (عج) با این دو گروه مواجه است. طبیعی است که با آنها مبارزه می کند. ازهمین جا معین می شود، امام (عج) دو سازمان عمده را تشکیل می دهد: یک سازمان مبارزه با تجاوزگران و طغیان گران (برخورد نظامی و امثال آن) و یک سازمان مبارزه با مکذبین (مبارزه تبلیغاتی با افترا گویان). روشن است برخورد با هر گروه، روش مبارزه خاص خود را می طلبد. تجاوزگر را باید با ابزار فیزیکی مغلوب کرد اما تبلیغات مسموم را باید پاسخ داد و در صورت نیاز برخورد فیزیکی نمود.
در فراز بعدی از امام (عج) به عنوان کسی که وقتی مضطرّ می شود، دعا می کند و دعایش مستجاب می شود، نام برده شده است: «کجاست مضطری که وقتی دعا کند، دعایش مستجاب می گردد؟»؛ أین المضطر الذی یجاب اذا دعا.
در مورد این که منظور از «مضطر» چه کسی است راحت ترین معنا این است: مضطر کسی است که همه راهها بر روی او بسته شده و هیچ راه چاره ای ندارد.
کلمه مضطر در قرآن مجید سوره نمل آیه 62 آمده است: (أمن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء) در ذیل این آیه روایاتی نقل شده حاکی از آن است که یکی از مصادیق روشن مضطر، حضرت مهدی (عج) است. دو روایت زیر در این زمینه اند:
1. امام باقر (ع) فرموده است: «به خدا سوگند گویا من مهدی را می بینم که پشت به حجر الاسود زده و خدا را به حقّ خود می خواند…
سپس فرمود: هو والله المضطر فی کتاب الله فی قوله امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء، به خدا سوگند مضطر در کتاب خدا در این آیه حضرت مهدی است». (2)
2. امام صادق (ع) می فرماید: «این آیه در مورد مهدی آل محمّد (ص) است. به خدا سوگند مضطر اوست هنگامی که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز می خواند و دست دعا به درگاه خداوند متعال بر می دارد، خدا دعای او را اجابت می کند، ناراحتی ها را بر طرف می سازد و او را خلیفه روی زمین قرار می دهد». (3)
در مورد زمان اضطرار حضرت مهدی (عج) دو احتمال وجود دارد که البته جمع بین هر دو نیز ممکن است و با هم منافات ندارند:
احتمال اول این که: قبل از ظهور باشد؛ زیرا آن حضرت بر جامعه اشراف و نظارت دارند، اوضاع اسف بار مسلمانان و جامعه بشری را ملاحظه می فرمایند و برای از بین بردن فساد احساس اضطرار می کنند و فرج خود را از خدا می خواهند.
احتمال دوم این که: وقتی ظهور می کند و جامعه را ملاحظه می کند، با مردمانی مواجه می شود که بر اثر جهالت ها و عداوت ها همه درهای صلح و آرامش و انسانیت را بر روی خود بسته اند لذا تکلیف خود را در رفع فساد و نجات بشریت می بیند تحت فشار قرار می گیرد، مضطر می شود و دست به دعا بر می دارد، خداوند هم دعای او را اجابت می کند.
جمله بعد دعا چنین است: «کجاست صدرنشین خلایق، صاحب نیکو کاری و پرهیزکاری؟»؛ أین صدر الخلائق ذوالبر و التقوی.
پیامبر (ص) فرمود: ای علی من برترین افراد عالم آفرینش هستم، تو بعد از من از همه مردم این جهان برتری و ما اهل بیت اولین و آخرینمان یکی است. (4)
ویژگی صدر الخلائقی امام زمان (ع) با دیگر صدر الخلائق ها در این است که مهدی (عج) صدر خلایقی است که صاحب احسان و نیکویی و در حد اعلای تقوی و پرهیزکاری است.
از این که امام (عج) بعد از پیروزی حضرت بر تجاوزگران و منکران، به صدر الخلایقی او اشاره می کند، نشان می دهد بعد از شکست این دو گروه صدر الخلایقی حاصل می شود البته منظور صدرالخلایق از همه جهت ها می باشد؛ زیرا امام (ع) قبل از پیروزی نیز صدرالخلایق بوده اما از جهت ظاهری، بعد از پیروزی بر این دو گروه است.
در جمله فوق دو توصیف ذوالبرّ و التقوی در مورد امام زمان (ع) به کار برده شده است . «برّ» یعنی نیکی، احسان و خوشرفتاری و «تقوا» به معنی پرهیزکاری و احتیاط در کردار و گفتار است.
این دو واژه در کلام الله مجید در آیه دوم سوره «مائده» کنار هم به کار برده شده اند: (تعاونوا علی البر و التقوی) از این تقارن و دقت در این دو کلمه چنین بر می آید که برّ و تقوا دو جزء مکمّل یکدیگرند.

پی‌نوشت‌ها:
1. ذحول: جمع «ذحل» به معنی خون خواهی، الذحل : الثأر، و جمع آن أذحال و ذحول، یقال: طلب بذحله ای بثأره، لسان العرب، ج11، ص 256.
2. قال ابوجعفر (ع) و الله لکانی انظر الی القائم ع و قد اسند ظهره الی الحجر ثم ینشد الله حقه ثم یقول یا ایها الناس من یحاجنی فی الله فانا اولی بالله ایهاالناس من یحاجنی فی آدم فانا اولی ب آدم ایها الناس من یحاجنی فی نوح فانا اولی بنوح ایها الناس من یحاجنی فی ابراهیم فانا اولی بابراهیم ع ایها الناس من یحاجنی فی موسی فانا اولی بموسی ایها الناس من یحاجنی فی عیسی فانا اولی بعیسی ایها الناس من یحاجنی فی محمد ص فانا اولی بمحمد ایها الناس من یحاجنی فی کتاب الله فانا اولی بکتاب الله ثم ینتهی الی المقام فیصلی رکعتین و ینشدالله حقه ثم قال ابوجعفر ع هو والله المضطر فی کتاب الله فی قوله امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء ویجعلکم خلفاء الارض. بحار الانور، ج52، ص 315، کتاب الغیبه، باب 27، کتاب الغیبه، باب 5، باب آیات المووله بقیام القائم.
3. عن ابی عبدالله (ع) قال نزلت فی القائم (ع) هو والله المضطر اذا صلی فی المقام رکعتین و دعا الله فاجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفه فی الارض، بحار الانوار، ج 51، ص 48 باب سیره و اخلاقه، ح 10.
4. بحار الانوار، ج 17، ص 231.
منبع: همتیان، علی اصغر؛ (1390)، شرح فراق: شرحی نو بر دعای ندبه، تهران: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)، چاپ سوم.

کلمات کلیدی: حضرت مهدی ، ولی عصر ، امام زمان ، ظهور ، انتقام ، رجعت ، مضطر ، صدر الخلائق ، دعای ندبه